فروش کیس استادی، ترجمه مقالات توسط دانشجوی برتر

روش پوزتیویستی در روش تحقیق مدیریت

روش پوزتیویستی :

این روش همان روش اثبات گرایی است که در قرن نوزدهم از اندیشه های آگوست کنت و تفکر دورکیم در علوم اجتماعی شکل گرفت و مبنی آن در جهت اثبات گرایی بوده و از علوم تجربی ویا طبیعی اقتباس شده است. در این روش ابتدا شکل شاخص ها را مد نظر قرار می گیرد و سپس مقیاس (عددی) بکار می رود. هدف این روش تحقیق این است که موضوعات را بصورت عینی در آورد و بصورت عددی بیان کند ، هر چند موضوع مورد مطالعه عینی نباشند اما سعی این روش آن است که اندازه گیری کاملی از پدیده ها و موضوعات ارائه کند( عاملی، 1387).

پوزیتیویسم، از POSITIVE به معنای واقعی، مثبت، صریح، تحقیقی، تحصّل گرایی و اثبات گرایی می‌باشد. پوزیتیویسم اصطلاحی فلسفی است که بر اساس آن، تنها روش معتبر تحقیق و شناخت، روش علمی تجربی دانسته می‌شود. روشی که بر پایه تجربه است. آگوست کنت برای فکر شر 3 مرحله قایل بود:

·        مرحله الهی و دینی که علل پیدایش و وقوع حوادث به علل ماورایی و الهی نسبت داده می‌شود.

·        مرحله فلسفی که علت حوادث را در جوهر نامرئی و طبیعت اشیا مثل نیروهای مشاهده ناپذیر مادی و ذرات نادیدنی نهفته می دانست.

·        مرحله علمی که به جای جستجو از چرایی پدیده‌ها به چگونگی پیدایش پدیده‌ها و روابط آنها با یکدیگر می‌پردازد،  مرحله سوم را همان مرحله اثباتی و تحقیقی می‌دانست.

از نظر کنت، می‌توان از علوم طبیعی الگوهای نظری و روشهای مطالعه را فرا گرفته و در علوم اجتماعی به کار بست. بدین معنا که روش تحقیق و رویکرد به مسایل علوم اجتماعی متفاوت از علوم طبیعی و ریاضی نیست و در علوم اجتماعی هم به مثابه علوم طبیعی باید از کشف و شهود و قضاوتهای ارزشی و هنجاری پرهیز کرد.

ریشه‌های فکری پوزیتویسم را می‌باید در تحولات عصر روشنگری قرن 18 میلادی در اروپا جستجو کرد که شاهد پیدایش ایمان به عقل انسان بود یعنی همان انتظاراتی را که عصر ایمان نسبت به وحی الهی (به صورت فراگیر و جهانی ) داشت، در فلاسفه عصر روشنگری، نسبت به عقل انسان تجلی یافت.

نقاط ضعف پوزیتیویست

·        فراموشی فرد: در این روش فرد مانند شیء قابل اندازه گیری در نظرگرفته می شود.

·        فراموشی منبع اثر: به وجود خود اثر توجه می شود و نه منبع اثر.

·        کاوش در فرد اثر می گذارد و باعث تغییر افکار عمومی می شود.

مثال : استفاده از روش پوزتیویستی در رابطه با کاریکاتورروزنامه در مورد دفاع مقدس:

 

برای تحقیق این که هدف کاریکاتوریست از انتشار این کاریکاتور چه بود است، روش پوزیتیویستی را پیشنهاد می کند که این کار را بصورت پیمایشی انجام دهیم،اینکه با طرح پرسشنامه وباگنجاندن سئوالات مطروحه(مثال :به نظرشما هدف کاریکاتوریست توهین به رزمندگان بوده یا انتقاد به وضعیت اقتصادی کشور بوده است؟) در آن و پر نمودن آنان توسط شهروندان در جامعه و سپس با کدگذاری به داده ها از طریق «آماری» و یا «Spss» می توان به این نتیجه دست یافت که هدف اصلی کاریکاتوریست چه بوده است. در واقع اگر بخواهیم که روزنامه خاصی را در جهت کسب اطلاع از مخاطبان آن مورد مطالعه قرار دهیم . به عبارت دیگر، مسئله مان این باشد که بدانیم مخاطبان یک روزنامه بیشتر از کدام طیف در جامعه است و بدانیم که آیا بیشترین مخاطبان را قشر تحصیل کرده ونخبگان تشکیل می دهد و یا مردم عام در جامعه ؟ برای تحقیق این امر به دو نوع از روش تحقیق پوزیتویستی می توان دست یافت. اول به صورت پیمایشی ؛ اینکه با طرح پرسشنامه وباگنجاندن سئوالات مطروحه در آن و پر نمودن آنان توسط شهروندان در جامعه و سپس با کدگذاری به داده ها از طریق «آماری» و یا «Spss» می توان به نتایج دست یافت. دوم به صورت کدگذاری موضوعاتِ موجود در روزنامه که می تواند جنبه تحلیلی به صورت کمی داشته باشد ؛ اینکه بدانیم موضوعات مورد علاقه تحصیل کردگان و یا نخبگان را چه موضوعات تشکیل می دهند ویا مردم عام به چه نوع موضوعات اهمیت می دهند،  سپس با بررسی آنان در روزنامه در یک دوره خاصی ، می توان به داده های دست یافت. بدین معنی ، نتیجه این خواهد بود که در یک دوره خاص روزنامه مورد نظر بیشترین موضوعات مورد علاقه تحصیل کردگان و نخبگان را مورد انتشار قرار داده است و یا بر عکس ، به موضوعات مورد علاقه طبقه متوسط بیشتر بهاد داده شده است .

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مترجم کیس استادی، مترجم مقالات، مترجم داستان کوتاه

مقاله مروری بازاریابی حسی Sensory marketing قیمت 5 هزار تومان

مقاله بازاریابی حسی 

مقاله کنفرانسی بازاریابی حسی

سیر تا پیاز بازاریابی حسی

مروری بر بازاریابی حسی

مقاله ترویجی بازاریابی حسی



در بررسی رفتار مصرف کننده و در  باورپذیری کیفیت و ارزش برند و محصولات در ذهن آنان، به نقش تعیین کننده و اثرگذار احساسات پی می‌بریم. با پیوند علم روانشناسی با مدیریت بازاریابی راه‌های تاثیرگذاری از طریق حواس افزایش یافته است. از این رو،  بازاریابان سعی می کنند با در نظر گرفتن حواس مشتریان، بر درک، قدرت تصمیم گیری و رفتار خرید آنها اثرگذار باشند. درگیر ساختن مشتریان، افزایش محرک‌های حسی و اثرگذاری بر ناخودآگاه افراد از اهداف بازاریابی حسی است. شناخت رفتار مصرف کننده به شناخت بهتر این محرک‌ها برای استفاده در بازاریابی حسی کمک می کند. اثرگذاری بازاریابی حسی بر علایق و تجراب آنها، از موضوعات داغ و محبوب دو دهه گذشته است. البته که تحقیقات زیادی در این زمینه به ویزه در ایران انجام نشده است اما در این پژوهش به روش کتابخانه ای تلاش شده است که ضمن جمع‌آوری جامعی از مطالب، نتیجه آخرین پژوهش های خارجی در مورد بازاریابی حسی را بیان کنیم

کلمات کلیدی: بازاریابی حسی، بازاریابی تجربی، احساس و ادراک، احساسات پنج گانه

مقدمه

در سال های اخیر نقش تجارب حسی در داوری و تصمیم گیری در بازاریابی و روانشناسی بسیار مورد توجه بوده است .در بازاریابی تحقیقات پراکنده در مورد نقش حس ها در رفتار مشتری تحت عنوان بازاریابی حسی آمده است. یعنی بازاریابی که حس مشتریان را در بر می‌گیرد و بر این درک، داوری و رفتار تأثیر میگذارد (Krishna. 2012,2013). همچنان که تاریخ علم نشان می دهد، در مراحل اولیه برنامه تحقیقاتی شناخت ....................

به نظر کریشنا (2010) بازاریابی حسی نوعی بازاریابی است که حواس مشتریان را در بر می‌گیرد و بر درک، ....................

مسلماً درک حس و بازاریابی حسی یک زمینه روبرو شده است و تحقیقات زیادی باید انجام شود. در این راستا تلاش شده است تا به وسیله این مقاله مروری در مورد بازاریابی حسی و درک حواس انسان در تصمیمگیری خرید اطلاعات بیشتری کسب کنیم هرچند که شکاف‌های موجود در این مقاله نشان از لزوم کار در تحقیق بیشتر در این زمینه است .

تعاریف بازاریابی حسی

بازاریابی حسی[1] روشی یکپارچه و سیستمی  است که مشتریان بازار هدف را از طریق ارتباطات مرتبط با برند که به ارزش آفرینی منجر می شود به خود معطوف می سازد. در واقع این نوع بازاریابی شناسایی و پاسخگویی به نیازها و خواسته های مشتری را از طریق ارزش افزوده ، ایجاد شخصت برند ملموس و با ایجاد ..................................

بازاریابی حسی در مورد چگونگی برانگیختن احساسات مخاطبان برای افزایش رغبت در آنان به خرید یک خدمت یا محصول است. امروزه احساسات نقش مهمی در بازاریابی دارد. در حقیقت هر محصول باید دارای ....................

تاریخچه پیدایش بازاریابی حسی

در دهه 1970 ، با پیشرفت مدل های کلی پردازش اطلاعات، ساختاری منسجم برای مفهوم سازی حافظه انسان، قضاوت، داوری و تصمیم گیری ارائه شد (Lachman & Butterfield, 1979. Wyer,1974).  نتایج نشان داد که افراد از طریق  حواس خود ...............

تحقیقات اخیر نشان می‌دهد با تعیین میزان تبلیغاتی که مشتریان هر روز برای هزاران محصول می‌بینند که در بازار وجود دارد، به نظرمی رسد که محرک ناآگاه مثل محرک‌های مربوط به حواس اصلی روش موثرتری ...............

شاز اسمیلانسکی  (2009)  تعریفی جامع از بازاریابی حسی ارائه کرد : بازاریابی حسی فرایند شناسایی و .................

زنجیره خرده فروش سوئدی تصمیم گرفت که برچسب های حسی بیشتر برای بخش تولیدی خود انتخاب کند آنها احساس کردند که ......................

این اقدامات روشی برای تحریک علاقه و ارائه یک شخصیت یا پیام برند است که امکاناتی فراهم می آورد تا مصرف کنندگان خود را در اصل آن برند غوطه ور کرده، همچنین آن محصول را آزمایش و تجربه کنند و از طریق یک تعادل شاد و مفرح به یک حامی تبدیل شوند.

تجربه حسی – شبیه سازی ذهنی

افراد، دنیا را از طریق حس خود درک می کننداما بازنمودهایی که از داده های حسی ایجاد می شود ضرورتاً بازتاب های معتبر ویژگی های محرک نیستند و این همان واقعیتی است که گرایش لازم در درک حسی از فلسفه اولیه تا عصب‌شناسی را مطرح کرد.  اکثر تحقیقات روی رفتار مشتری و روانشناسی متأثر از نشان دادن چنین تصوراتی است و حاکی از این است که چگونه تحت تأثیر ویژگی های فردی مانند خود ساختاری قرار می گیرد یا با افزودن یک داده حسی دیگر اصلاح می شود (Krider et.al 2001. Rughubir & Krishna, 1996, 1999. Wansink & Van Ittersum, 2003. Krishna, 2007).  

حواس پنجگانه و رفتار مشتری

همان طور که میدانید حس، درک و دریافت مراحل پردازش حواس هستند. حس زمانی است که انگیزه از سلول های گیرنده حسی جلوگیری میکند.  درک ، آگاهی یا شناخت اطلاعات حسی است.  روش آسان شناخت، اختلاف بین حس و درک از طریق بررسی تجسم های بصری صورت میگیرد (Krishna & Schwarz, 2014. Wolfe et.al,2006). گرایش درک بصری نیز در رفتار مشتری مهم است، چون بر قضاوت و توجیه اندازه محصول و مصرف تأثیر می گذارد (Chandon & Wansink, 2007. Chandon & Ordabayeva, 2009. Krider et.al 2001.).  زمینه های زیادی برای تحقیقات آینده در بررسی اختلافات بین حس و درک وجود ............دارد که بر حس هایی غیر از بینش تاکید دارد. شناخت گفتار مسلماً یکی از

حواس پنجگانه و کاربرد بازاریابی حسی

بینایی

بینایی[1] بازاریابان در تبلیغات، طراحی فروشگاه، بسته بندی و حتی نشان های تجاری از عوامل دیداری یا بینایی استفاده زیادی می کنند. آنها معنا و مفهوم اصلی محصول را از طریق کانال های ارتباط دیداری مانند اندازه محصول، رنگ و شکل آن انتقال می دهند. امروزه رنگ ها عامل کلیدی در طراحی بسته بندی هستند زیرا واکنش های .............


بویایی

تحقیقات در مورد بو و حافظه در علوم اصلی روانشناسی و اخیراً در بازاریابی انجام شده است که نتایج چند دلیل ساختاری بیولوژیکی و آناتومی بود که چرا اطاعات بو برای مدت طولانی تر در مقابل سایر حواس ماندگاری داشته است. دلیل اصلی این موضوع نزدیکی فیزیکی و عصبی سیستم های مربوط به بویایی و ..........................

مورین و راتنشوار (2003) در تحقیقی با ترکیب مسئله بوی محیط و حافظه به این نتیجه رسیدند که بوی ..............

طی تحقیقات دیگر در مورد رفتار مشتری، محققان به دنبال این سؤال بودند که چگونه بو بر ارزیابی محصول ...................

شنوایی

شنوایی[1] بسیاری از جنبه های صدا بر احساسات و رفتارهای افراد تاثیر می گذارند. عقیده بر این است که موسیقی که در فروشگاه ها پخش می شود و موسیقی کاربردی نامیده می شود، به خرید بهتر مشتریان کمک می کند. پخش موسیقی در مغازه ها و فروشگاه ها، مراکز خرید و ادارات برای تن آرامی[2] هم کاربرد دارد.

ایجاد فشار زمانی[3] روشی است که .................

لامسه

لامسه[1] تحقیقات نسبتا کمی در مورد تاثیر تحریکات لمسی بر رفتار مصرف کننده انجام شده است اما مشاهدات مختلف نشان می دهد که این کانال حسی نیز بر رفتار تاثیر دارد. حتی محققان نشان داده‌اند که لمس می تواند ارتباطات فروش را افزایش دهد. در یک مطالعه، آن دسته از مشتریان رستوران که گارسون‌ها در بدو ورود با آنها دست داده بودند، انعام بیشتری به گارسون ها دادند. برخی از انسان شناسان، لمس را مانند یک زبان بدوی می دانند که آن را خیلی زودتر از نوشتن و گفتار یاد می گیریم. همچنین احساس‌های ...................

چشایی

مزه یا چشایی[1] گیرنده های چشایی ما به طور حتم در تجربه ای که در ارتباط با بسیاری از محصولات داریم، نقش دارند. جاهایی که اصطلاحا "خانه های طعم" نامیده می شوند، همواره مشغول ایجاد .....................

مزایای بازاریابی حسی

اکثر مدیران، توجه چندانی به استراتژی های بازاریابی تجربی ندارند زیرا آنان مشتریان خود را موجوداتی منطقی فرض می کنند تصمیمگیری هایشان بر اساس ویژگی های محصول نظیر کیفیت و قیمت می باشد درصورتی که امروزه این نظریه از اعتبار لازم برخوردار نیست و تمرکز از عملکرد محصول و سود به سمت تجارب سرگرم کننده تغییر پیداکرده و تقاضای مصرف کننده به تدریج فانتزی تر، احساسی تر و سرگرم کننده تر شده است. به طور خلاصه بازاریابی حسی به معنی استراتژی دو سویه و تجربه محور است.

در واقع این شخصیت برند است که قابلیت انتقال احساس را دارد و زمانی که یک مخاطب با برند مواجه .....................

سایر ویژگی ها و مزایای بازاریابی حسی

نتیجه گیری

بازاریابی حسی از جمله انواع بازاریابی است که با علوم روانشناسی و عصبی رابطه بسیار نزدیکی دارد و از تاثیر محرک های مختلف بر حواس پنج گانه مخاطبین بهره برداری می نماید. بازاریابی حسی به سرعت در حال توسعه بوده و هر روز بسیاری از تولید کنندگان و صاحبان کسب و کار از آن بهره می برند . کمپین‌های ...................

استفاده از بازاریابی حسی به عنوان یک استراتژی بازاریابی ارتباطی، به ارتباط عمیق از جنبه احساسی .................

منابع 

Anderson, M. L. (2008).

Bhatia, T. K. (2000).

Biswas,D., Szocs, C., Krishna,A.,&Lehmann, D. (2013).

Bosmans, A. (2006).

Chandon, P., & Wansink, B. (2007).

Chandon, P., & Ordabayeva, N. (2009).

Cornil, Y., Ordabayeva, N., Kaiser, U., Weber, B., & Chandon, P. (2014).

Crusco, A. H., & Wetzel, C. G. (1984).

DuBose, C. N., Cardello, A. V., & Maller, O. (1980).

Eelen, J., Dewitte, S., & Warlop, L. (2013).

Elder, R., & Krishna, A. (2012).

Krishna, A. (2010).

Krishna, A. (2013).

Krishna, A. & Schwarz, N.(2014).

Morewedge, C. K., Huh, Y. E., & Vosgerau, J. (2010).

Shen, H., & Sengupta, J. (2012).

Zhang, S., & Schmitt, B. H. (2004). 



[1] teste



[1] touch 



[1] hearing

[2] relaxation

[3] time compression



[1] vision



[1] Sensory marketing

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مترجم کیس استادی، مترجم مقالات، مترجم داستان کوتاه

ترجمه آماده مقاله Mergers and acquisitions ادغام و اکتساب (استراتژی های شرکتی)


ترجمه آماده مقاله Mergers and acquisitions  ادغام و اکتساب (استراتژی های شرکتی)

ترجمه 40 صفحه فارسی است بخشی از یک فصل کتاب است ............... هزینه دریافت این فایل فقط 12 هزار تومان است.

در صورتیکه  قصد جدی دارید از این فایل در پایان نامه (ادبیات فصل دوم)یا مقاله ای استفاده کنید، در صورت استفاده می توانید هزینه بیشتری پرداخت کنید تا این فایل دیگر به فروش نرود. با تشکر

لطفا تماس بگیرید

09017614595


ادغام[1] و اکتساب[2]، راه های متداولی هستند که شرکت می تواند به توسعه عمودی[3] و اهداف متنوع ساختن[4] خود دست یابد. با این حال، اگرچه ممکن است یک شرکت از طریق ادغام و اکتساب بتواند به توسعه عمودی و اهداف متنوع ساختن خود دست یابد، گاهی اوقات به سختی می توان از این راه به سود اقتصادی واقعی رسید. در واقع، از قوی ترین یافته های مدیریت استراتژیک و امور مالی این حقیقت است که به طور میانگین، صاحبان سهام[5] شرکتهای هدف[6] از ادغام و اکتساب پول در می آورند، در حالی که صاحبان سهام شرکتهای تحصیل کننده[7] معمولا در ادغام و اکتساب در "(نقطه) سر به سر[8]" قرار می گیرند.

ادغام و اکتساب چیست؟

اگرچه ادغام و اکتساب مترادف نیستند، اما برحسب شرایط به جای یکدیگر به کار برده می شوند. هنگامی شرکتی درگیر اکتساب می شود که شرکت دومی را خریداری کند. شکل و قالب این خرید می تواند متنوع باشد.  برای مثال، شرکت خریدار[9] می تواند از پول نقدی که  از کسب و کار جاری‌اش به دست آورده برای.............................  

اکتساب نیز در ابعاد مختلف، متفاوت است. بعنوان مثال، اکتساب دوستانه[10]  زمانی رخ می دهد که مدیریت شرکت هدف  تمایل دارد مورد اکتساب قرار گیرد. اکتساب غیردوستانه[11] زمانی اتفاق می افتد که مدیریت ..........................

معمولا شرکت های بزرگتر، فروش و دارایی های شرکت های کوچکتر را اکتساب می کنند. مثلا شرکت مایکروسافت شرکت بسیار بزرگتری از هدف در نظر گرفته شده اش برای اکتساب، یعنی یاهو است. در عوض، زمانی که دارایی های دو شرکت که اندازه یکسانی دارند، ترکیب شود، این معامله را .....................

اگرچه معمولا ادغام معامله ای برابر میان دو شرکت که از نظر سودآوری و اندازه برابر هستند، آغاز می شود، پس از ادغام، اغلب به گونه ای تکامل می یابند که یک شرکت  در مدیریت شرکت ادغامی مسلط و غالب می شود. برای مثال، بسیاری از ناظران معتقدند که دایملر (بخش آلمانی دایملر کرایسلر) نسبت به کرایسلر   ..........................

بدیهی است ادغام و اکتساب امری رایج و متداول است، اما انچه که کمتر واضح است این است که آیا آنها واقعا برای شرکتهایی که آن را به اجرا در می آورند، ارزش آفرینی می کنند؟ در اینجا دو مورد بررسی خواهد شد: ادغام و اکتساب میان شرکت هایی با استراتژیکی نامرتبط[12]  و ادغام و اکتساب میان شرکتهایی با استراتژی مرتبط[13].

ادغام و اکتساب: مورد نامرتبط

سناریو زیر را تصور کنید: یک شرکت (هدف) موضوع تلاشهای تصاحبی است، و 10 شرکت (تحصیل کننده[14]) به اکتساب آن شرکت علاقمند هستند. فرض کنید که ارزش کنونی بازار[15] شرکت هدف، 10000 دلار است، بدین معنی که قیمت روز و جاری هر سهم شرکت ضربدر تعداد سهم های منتشر شده برابر با 10000 دلار است. همچنین فرض کنید که ارزش کنونی بازار هر یک از شرکت های تحصیل کننده برابر با ..........................

ادغام و اکتساب: مورد مرتبط

این نتیجه گیری که اکتساب شرکتهایی با استراتژی نامرتبط  برای هر دو شرکت های تحصیل کننده و شرکت های هدف، تنها سوداقتصادی صفر را تولید خواهد کرد، تعجب آور نیست. این موضوع با بحث عواقب اقتصادی[16] تنوع نامرتبط[17]  در فصل 7 نیز بسیار سازگار است. در انجا استدلال شده است که هیچ توجیه اقتصادی[18] برای استراتژی تنوع شرکت های بزرگ وجود ندارد که در برخی موارد، در سراسر کسب و کاری که در آن عمل می کند، صرفه اقتصادی ناشی از تنوع[19] ایجاد نمی کند، و بنابراین، از نظر اقتصادی، تنوع نامرتبط، یک استراتژی شرکتی با دوام نیست. بنابراین آیا امیدی هست که اکتساب و ادغام منبع عملکرد فوق العاده برای شرکت های تحصیل کننده باشند؟ بله، با دسته بندی ارتباط استراتژیک[20]  یا  صرفه اقتصادی ناشی ..........................................

انواع ارتباط استراتژیک

البته شرکت های تحصیل کننده و هدف از نظر استراتژیک می توانند در طیف گسترده ای از روشها مرتبط شوند. سه مورد بخصوص از این پیوندهای بالقوه در اینجا مورد بحث قرار گرفته اند.

دسته بندی کمیسیون تجارت فدرال[21]. از آنجایی که ادغام و اکتساب می توانند روی سطح تمرکز در صنعت[22] اثر افزاینده (یا کاهنده) داشته باشند، کمیسیون تجارت فدرال، عهدار مسئولیت ارزیابی پیامدهای  رقابتی ادغام و اکتساب پیشنهاد شده، می شود. در اصل، این کمیسیون هر گونه اکتسابی را در شرکت هایی که دفتر مرکزی در ایالات متحده دارند و می توانند پتانسیلی برای تولید سود ................................

هنگامی شرکتی درگیر ادغام افقی[23] می شود که یک رقیب قدیمی را به دست بیاورد. بدست آوردن مالکیت شرکت ریباک[24] توسط شرکت آدیداس[25]، مثالی از ادغام .................

نوع چهارم ادغامی که بوسیله کمیسون مذکور بیان شده است، ادغام برای توسعه بازار[26] است. در اینجا، هدف اصلی به دست آوردن دسترسی به بازارهای جهانی ................

اخرین نوع اکتساب و ادغام معرفی شده توسط کمیسیون تجارت فدرال آمریکا، ادغام گروه های تجاری[27] است. در کمیسیون مذکور ادغام گروه های تجاری دسته باقی مانده[28] است. اگر که هیچ گونه توسعه افقی، عمودی، محصول یا توسعه بازاری نباشد............................

انواع دیگر ارتباطات استراتژیک

اگرچه دسته بندی ادغام و اکتساب توسط کمیسیون تجارت فدرال در مورد انگیزه های احتمالی، اطلاعاتی را فراهم می آورد که پایه و اساسی برای این استراتژی های شرکتی است، اما آنها دربرگیرنده پیچیدگی کامل پیوندهایی نیستند که میان شرکت های هدف و شرکت های تحصیل کننده ممکن است وجود داشته باشد. نویسندگان متعددی تلاش کردند تا فهرست کامل تری از منابع احتمالی ارتباط میان شرکت های هدف و شرکت های تحصیل کننده را توسعه و بسط دهند. یکی از این فهرست هایی که توسط پروفسور مایکل لوباتکین[29] تهیه شده، به طور خلاصه در جدول 2-10 آورده شده است. این فهرست شامل اقتصادهای تکنولوژیکی[30] (در بازاریابی، تولید، و شکلها و نظایر ارتباطات)، اقتصادهای پولی[31] (قدرت بازار)، و اقتصادهای........................

سود اقتصادی در اکتساب مرتبط

اگر شرکت های هدف و شرکت های تحصیل کننده از نظر استراتژیکی مرتبط باشند، ارزش اقتصادی ترکیبی از این دو شرکت بیشتر از ارزش اقتصادی هر یک از آنها بعنوان نهادهای جداگانه[32] است. برای مشاهده اینکه چگونه این تغییرات به استراتژی های ادغام و اکتساب برمیگردد، سناریو زیر را در نظر بگیرید: همانند سناریو قبلی، یک شرکت هدف و ده شرکت تحصیل کننده داریم. ارزش بازار شرکت هدف بعنوان یک نهاد مستقل[33] 10000 دلار است و ارزش بازار شرکت های تحصیل کننده بعنوان نهادهای مستقل 15000 دلار است. با این حال، برخلاف سناریو قبلی در این فصل، شرکت هدف و شرکتهای تحصیل کننده از نظر استراتژیکی مرتبط هستند. هر نوع ارتباطی که در جداول 1-10،2-10و 3-10 مشخص شده است، می تواند منبع صرفه های اقتصادی ناشی از تنوع باشد. آنها بیانگر این موضوع هستند که زمانی که هر یک از شرکتهای هدف و تحصیل کننده، ترکیب می شوند، ارزش بازار این نهاد ...................

محققان درمورد بازده[34] ادغام واکتساب چه می گویند؟

پیامدهای تجربی بحث بازده برای شرکتهای هدف و تحصیل کننده در استراتژی های نامرتبط و مرتبط ادغام واکتسابی در بسیاری از تحقیقات دانشگاهی مورد بررسی قرار گرفته است. تحقیقی بیش از 40 مطالعه تجربی در مورد اکتساب و ادغام در مقالات و ادبیات مالی  را بررسی و مرور کرده است. این مطالعه به این نتیجه رسید که اکتسابات به طور میانگین، ارزش بازار شرکت هدف را در حدود 25 درصد افزایش داد و ارزش بازار شرکت های تحصیل کننده را ..................................

 

چرا ادغام و اکتساب زیادی وجود دارد؟

با توجه به شواهد تجربی قاطع که نشان می دهد در بیشتر اوقات، اکثر ارزش اقتصادی ایجاد شده در ادغام و اکتساب به صاحبان سهام شرکت هدف تخصیص می یابد، یک سوال مهم این است که: " چرا مدیران شرکت های تحصیل کننده به استراتژی های ادغام و اکتسابی ادامه می دهند؟" بعضی از توضیحات احتمالی در جدول 4-10 خلاصه شده و در این بخش در این باره بحث می شود.

به منظور تضمین بقا

حتی اگر به طور متوسط ادغام واکتساب برای شرکت های تحصیل کننده تنها به سود اقتصادی صفر بیانجامد، احتمالا بر این شرکتها لازم است تا به منظور تضمین بقای خود درگیر این گونه فعالیتها شوند. به ویژه، اگر تمامی رقبای شرکت های تحصیل کننده بتوانند از طریق نوع خاصی از اکتساب، بهره وری و .................

دلیل دیگر اینکه چرا شرکتها همچنان به سرمایه گذاری در استراتژی های ادغام و اکتساب ادامه می دهند این است که به طور متوسط از این استراتژی ها انتظارمی رود که برای شرکت های تحصیل کننده، برابری...................

دلیل دیگر اینکه چرا شرکت ها همچنان به درگیر شدن در ادغام و اکتساب ادامه میدهند، با وجود این که با این کار تنها به برابری رقابتی دست پیدا میکنند، این است که ادغام و اکتساب، مستقل از هر گونه ارزشی که احتمال دارد یا ندارد برای صاحبان سهام شرکت های تحصیل کننده ایجاد کند، مستقیما به مدیران .........................

دلیل دیگر اینکه چرا مدیران احتمالا انتخاب می کنند که به سرمایه گذاری در ادغام و اکتساب ادامه دهند، علیرغم این حقیقت که، به طور میانگین آنها هیچ سودی از چنین عملیاتی به دست نمی آورند، بخاطر وجود چیزی است که غرور مدیریتی نامیده می شود. این یک باور غیرواقعی در مدیران شرکتهای تحصیل کننده ............................

دلیل آخر اینکه چرا مدیران همچنان استراتژی های ادغام و اکتساب را پیگیری می کنند، پتانسیل و نیروی بالقوه‌ای است که این استراتژی‌ها برای آفرینش سود، حداقل برای ......................

تا اینجا مشاهده کردیم که صرفه های اقتصادی ناشی از تنوع[35] که انگیزه ادغام و اکتساب میان شرکت های هدف و شرکتهای تحصیل کننده و  از نظر استراتژیکی مرتبط را ایجاد می کند، می تواند با ارزش باشد. با این حال، توانایی این اقتصادها (صرفه ها) به منظور ایجاد سود و مزیت رقابتی برای شرکت های تحصیل .................

یک مثال ساده را در نظر بگیرید. فرض کنید ارزش بازار شرکت تحصیل کننده الف در ترکیب با شرکت هدف برابر با 12000 دلار باشد، در حالیکه ارزش بازار تمامی شرکتهای تحصیل کننده در ترکیب با شرکت هدف برابر با 10000 دلار است. هیچ شرکت دیگری (هدف یا تحصیل کننده) از رابطه منحصر به فرد شرکت الف با این شرکت اهداف آگاه نیست، اما آنها از ارزش تمامی دیگر شرکتهای تحصیل کننده در ترکیب با شرکت هدف (یعنی 10 هزار دلار) آگاه هستند. همچنین فرض کنید که ارزش بازار تمامی شرکتهای تحصیل کننده بعنوان نهادهای مستقل، برابر با 7000 دلار است. در این وضعیت، شرکت الف ........................

اگر شرکت الف می خواهد از این اکتساب مزیت رقابتی به دست بیاورد، شرکتهای هدف نیز باید از منابع و قابلیت های ویژه شرکت الف بی اطلاع باشند. اگر شرکتهای هدف از این ارزش اضافی در دسترس شرکت الف آگاه باشند، همراه با منابع این ارزش،............................

صرفه های اقتصادی ناشی از تنوع، تقلید پرهزینه، ارزشمند و کمیاب[36]

وجود شرکتهایی با صرفه های اقتصادی ناشی از تنوع خصوصی، ارزشمند و کمیاب در ترکیب با شرکت های هدف، تنها راهی نیست که در آن بازار کنترل شرکتهای بزرگ میتواند بازار ناقص رقابتی باشد. اگر دیگر شرکتهای تحصیل کننده نتوانند اقتصاد (صرفه های اقتصادی) کمیاب و ارزشمند یک شرکت تحصیل کننده ............................

صرفه های اقتصادی ناشی از تنوع، ارزشمند و غیرمنتظره[37] میان شرکت هدف و شرکت تحصیل کننده

تاکنون این بحث پذیرفته شد و به تصویب رسید، برای راحتی، فرض قوی این است که ارزش کنونی ارتباط استراتژیک میان شرکت هدف و شرکت تحصیل کننده با اطیمنان توسط شرکتهای تحصیل کننده به صورت .............

پیامدهایی برای مدیران شرکت تحصیل کننده

وجود صرفه های اقتصادی ناشی از تنوع به صورت خصوصی، ارزشمند و کمیاب[38] میان شرکتهای هدف و شرکت های تحصیل کننده و صرفه های اقتصادی ناشی از تنوع، پرهزینه برای تقلید، ارزشمند و کمیاب[39] میان شرکتهای هدف و شرکتهای تحصیل کننده نشان می دهد که اگرچه به طور متوسط، اکثر شرکتهای تحصیل کننده از استراتژی های اکتسابی خود مزیت رقابتی ایجاد نمی کنند، در برخی شرایط خاص امکان ...................

جدول 5-10:  قوانینی برای شرکتهای تحصیل کننده

جستجوی صرفه های اقتصادی ناشی از تنوع  کمیاب[40]

از دلایل اصلی اینکه چرا شرکتهای تحصیل کننده از اکتساب و دستیابی به شرکتهای هدفی که از نظر استراتژیکی با آن مرتبط هستند، مزیت رقابتی بدست نمی آوردند این است که شرکتهای تحصیل کننده ................

حفظ اطلاعات دور از دسترس دیگر شرکتهای تحصیل کننده

از کلیدهای به دست آوردن عملکرد برتر در استراتژی اکتساب، جلوگیری از ورود شرکتهای تحصیل کننده متعدد برای خریدن یک هدف است. یک راه برای انجام این کار، این است که اطلاعات در مورد فرایند ...............

حفظ اطلاعات دور از دسترس شرکتهای هدف

فرض کنید که ارزش شرکت هدف برای شرکت تحصیل کننده 8000 دلار است، اما شرکت تحصیل کننده در تلاش خود برای کسب سود اقتصادی، تنها برای شرکت هدف پیشنهادی برابر با 5000 دلار ارائه می کند. اگر شرکت هدف بداند ......................

اجتناب از برنده شدن در جنگ پیشنهاد خرید[41]

به طور منطقی روشن است که اگر شرکتهای متعدی برای یک هدف پیشنهاد خرید داشته باشند، احتمال اینکه شرکتی که با موفقیت شرکت هدف را اکتساب کرده است، مزیت رقابتی بدست بیاورد، خیلی کم است. در واقع، برای تضمین اینکه مناقصه رقابتی اتفاق می افتد، شرکتهای هدف می توانند به طور فعالانه سایر .............................

تنها زمانی که ممکن است احساس "برنده بودن" در جنگ پیشنهاد خرید وجود داشته باشد زمانی است که ....................

از دیگر قوانین سرانگشتی[42] برای دستیابی به عملکرد برتر از طریق اجرای استراتژی های ادغام و اکتساب، به سرعت ........................

اکتساب کامل در بازارهای "سهام رقیق"[43]

در نهایت، استراتژی اکتساب می تواند منبع سود اقتصادی برای شرکتهای تحصیل کننده باشد اگر این شرکتها این استراتژی شرکتی[44] را در آنچه به اصطلاح "بازارهای سهام رقیق" توصیف میشود، پیاده سازند.  به طور کلی، یک بازار سهام رقیق بازاری است که در آن تعداد .................................

برای مثال یک شرکت کوچک محلی که با سایر شرکتهای محلی کوچک برای گروه مشترکی ازمشتریانی که از نظر جغرافیایی تعریف شده اند، رقابت می کند. اکثر این شرکتهای کوچک، سهامی خاص هستند و بسیاری از آنها در مالکیت انحصاری[45] می باشند. نمونه هایی از این بازارهای سهامی رقیق در نقاط مختلف جهان و در طول تاریخ شامل صنعت ...........................

شرکت خدماتی بین المللی[46]: یک مثال

مطالعات تجربی بر روی ادغام و اکتساب نشان میدهد که بدست آوردن سود اقتصادی از این استراتژی ها برای شرکتهای تحصیل کننده  آسان نیست. با این حال، احتمال دارد برای برخی از شرکتها، در بعضی زمان ها، امکان پذیر باشد که این کار را انجام دهند. شرکتی که در دستیابی به مزیت رقابتی از طریق استراتژی های ادغام و اکتسابی اش موفق عمل کرده است، شرکت خدمات بین المللی (اس.سی.آی) است. این شرکت خدمات بین المللی در زمینه کسب و کار گورستان[47] و مرده شورخانه (تشیع جنازه)[48] فعالیت می کند. این شرکت در سال 1967 با یک مجموعه ...........................

از آنجایی که اکتساب مرده شورخانه ها توسط شرکت خدمات بین المللی، از صرفه های اقتصادی ناشی از تنوع[49] ارزشمند و واقعی بهره برد، .....................

 

پیامدهایی برای مدیران شرکت هدف

اگرچه مدیران شرکت های تحصیل کننده به صورت چندگانه برای به حداکثر رساندن احتمال دستیابی به سود اقتصادی از طریق مدیریت کردن و استراتژی های اکتسابی خودشان تلاش می کنند، شرکتهای هدف می توانند برای مقابله کردن با آن، تلاش کنند تا اطمینان حاصل کنند صاحبان شرکت هدف، ارزشی که به وسیله اکتساب یا ادغام ایجاد می شود را به خود اختصاص می دهند. این "قوانین" برای مدیران شرکت هدف در جدول 6-10 به طور خلاصه آورده شده است.

جستجوی اطلاعات در مورد شرکتهای تحصیل کننده

هنگامی که شرکت هدف از ماهیت و ارزش صرفه های اقتصادی ناشی از تنوع (اقتصاد ابعادی)[50]  که میان خودش و شرکتهای تحصیل کننده فعلی وجود دارد، کاملا آگاه باشد، می تواند با جستجوی سایر شرکتهایی ...............

....................... اگر شرکتهای هدف و تحصیل کننده می خواهند پتانسیل کامل روابط استراتژیکی که در وهله اول باعث این اکتساب شد، پی ببرند و به آن تحقق ببخشند. اگر شرکت تحصیل کننده برای یکپارچه سازی (توسعه) یا هماهنگی هیچ یک.............................

پیاده سازی و یکپارچه سازی (توسعه)  پس از ادغام  در استراتژی تنوع

با توجه به اینکه اکثر استراتژی های اکتساب و ادغام برای ایجاد استراتژی های تنوع شرکتهای بزرگ استفاده می شود، رویکردهای سازمانی که قبلا برای پیاده سازی تنوع توصیف شد، به پیاده سازی استراتژی های ادغام و اکتساب نیز مربوط میشود. از این رو، ادغام و اکتساب طراحی شده برای ایجاد استراتژی های ...................

چالش های ویژه در توسعه (یکپارچه سازی) پس از ادغام

تفاوت های میان شرکتهای هدف و شرکتهای تحصیل کننده، خودشان را در طیف گسترده ای از مسیرها نشان می دهند. برای مثال ممکن است دارای سیستم عامل کامپیوتری مختلف، سیستم های تلفنی متفاوت و دیگر فناوری های متضاد باشند. احتمال دارد این شرکتها از شیوه ها وسیاستهای متفاوتی در منابع انسانی استفاده کنند. یکی از آنها شاید برنامه بازنشستگی .....................

شاید مهم ترین چالش در یکپارچه سازی (توسعه) شرکتهای هدف وشرکتهای تحصیل کننده مربوط به تفاوت های فرهنگی باشد. در فصل 3 نشان داده شد که اغلب تغییر دادن فرهنگ سازمانی[51] یک شرکت دشوار است. این واقعیت که شرکتی اکتساب شده ....................

ظاهرا در ادغام بین بانک وان[52] و فرست شیکاگوبانک[53]، ....................

اغلب مشکلات مرتبط با سازماندهی برای پیاده سازی و اجرای استراتژی اکتساب و ادغام را می توان بعنوان ....................

اگرچه سازماندهی به منظور اجرا و پیاده سازی اکتساب و ادغام می تواند منبع هزینه های قابل توجه و چشمگیری باشد، می تواند منبع مهمی از ارزشها و فرصتها نیز باشد. برخی محققان نشان داده اند که پس از اینکه اکتساب رسمی تکمیل می شود، همچنان ........................

خلاصه

شرکتها می توانند از ادغام و اکتساب برای ایجاد تنوع شرکتی[54] و استراتژی های توسعه عمودی[55] استفاده کنند. می توان انتظار داشت اکتساب و ادغام میان شرکتهایی که از نظر استراتژیکی مرتبط هستند، هم برای شرکت تحصیل کننده و هم برای شرکت هدف، تنها برابری رقابتی[56] تولید می کند. بنابراین شرکتهایی که در اندیشه استراتژی های اکتساب و ادغام به سر می برند، باید ..................

 

 

 

 

 

 

 



[1] Mergers

[2] acquisitions

[3] vertical integration

[4] diversification objectives

[5] equity holders

[6] target firms

[7] bidding firms

[8] break even

[9] acquiring firm

[10] friendly acquisitions

[11] Unfriendly acquisitions

[12] strategically unrelated firms

[13] strategically related firms

[14] bidders

[15] current market value

[16] economic consequences

[17] unrelated diversification

[18] economic justification

[19] economy of scope

[20] strategic relatedness

[21] Federal Trade Commission (FTC)

[22] level of concentration in an industry

[23] horizontal merger

[24] Reebok

[25] Adidas

[26] market extension merger

[27] conglomerate merger

[28] residual category

[29] Professor Michael Lubatkin

[30] technical economies

[31] pecuniary economies

[32] separate entities

[33] stand-alone entity

[34] Return

[35] economies of scope

[36] Valuable, Rare, and Costly-to-Imitate Economies of Scope

[37] Unexpected Valuable Economies of Scope

[38] valuable, rare, and private economies of scope

[39] valuable, rare, and costly-to-imitate economies of scope

[40] Rare Economies of Scope

[41] Avoid Winning Bidding Wars

[42] rule of thumb

[43] Thinly Traded

[44] corporate strategy

[45] sole proprietorships

[46] Service Corporation International (SCI)

[47] cemetery business

[48]  funeral home

[49] economies of scope

[50] economies of scope

[51] organizational culture

[52] Bank One

[53] First Chicago Bank

[54] corporate diversification

[55] vertical integration strategies

[56] competitive parity

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مترجم کیس استادی، مترجم مقالات، مترجم داستان کوتاه

فروش کتاب لاتین در مورد جهانی شدن کسب و کار و چالش های پیش روی آن

سلام

یک کتاب انگلیسی با محتوای محیط کسب و کار جهانی و چالش های آن به فارسی ترجمه شده دارای 13 فصل است و اماده چاپ

تعداد صفحات فارسی 720 صفحه شده است.

با تشکر


محیط کسب و کار جهانی : چالشهای پیش روی

فصل اول: مقدمه ای بر سازمان تجاری بازرگانی

فصل  دوم: جهانی شدن و محیط کسب و کار

فصل سوم: اقتصادهای ملی در محیط جهانی

فصل چهارم: تجارت بین المللی و رقابت جهانی

فصل پنجم :استراتژی های در جهانی جهانی شده

فصل ششم: محیط‌های فرهنگی و اجتماعی

فصل هفتم: محیط سیاسی

فصل هشتم: محیط قانونی

فصل نهم: بازار مالی

فصل دهم: فناوری و نوآوری

فصل یازدهم: اکولوژی و تغییرات جوّی

فصل دوازدهم: اصول اخلاقی و مسئولیت اجتماعی

فصل سیزدهم: نگاهی به چارچوب‌های بحرانی


بخشی از فصل 5

نظریه‌های استراتژی کسب‌وکار

نظریه‌‌پردازانِ استراتژی دیدگاه‌های گوناگونی درباره‌ی نحوه‌ی طراحی استراتژی‌ها و مواردی که باید بر آنها تمرکز نمود ارائه می‌کنند. عموماً، این نظریه‌ها بر یک یا چند دیدگاه زیر متمرکزند: بُعد بیرونی، بُعد درونی و فرآیند طراحی استراتژی. بحث در اینجا عمدتاً درباره‌ی این موارد خواهد بود. در فصل 1، یکی از ابزارهای مرسوم تحلیلی، تحلیل PEST، را بررسی کردیم. تحلیل PEST نقطه‌ی شروع خوبی برای ارزیابی محیط بیرونی است، به‌ویژه برای شرکت‌هایی که به‌دنبال بهترین مکان برای انبساط بین‌المللی هستند. با این‌حال، ظرفیت‌های درونی نیز مهم‌اند و در بخش تحلیل SWOT به این موارد اشاره می‌کنیم.

تحلیل SWOT

تحلیل SWOT ابزار تحلیلی آشنایی است که نقاط قوت بنگاه‌تجاری، نقاط ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها را نشان می‌دهد. نقاط قوت و ضعف به خود بنگاه‌تجاری ربط دارند (محیط درونی)، اما فرصت‌ها و تهدیدها به محیط بیرونی مربوط‌اند. تحلیل SWOT را معمولا به شکل یک ماتریس نمایش می‌دهند، به‌مانند شکل 5.1. جعبه‌ها‌ی بالا نشان‌دهنده‌ی محیط درونی و جعبه‌های پایین محیط بیرونی‌اند.

تحلیل SWOT

ابزار استراتژیک مورد استفاده در کسب‌وکارها برای ارزیابی نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدهای سازمان.

تعاملاتی که در شکل با پیکان مشخص شده‌اند نشان می‌دهند که چگونه می‌توان به تدریج بر بینش استراتژیک افزود، هدف آنها ایجاد شایستگی‌های متمایز است که بنگاه‌تجاری را قادر می‌سازد تا به برتری رقابتی دست‌یابد.

برخی از مسائل کلیدی که در تحلیل SWOT به آنها اشاره شده‌است در زیر به صورت فهرستی مشاهده می‌شود:

1.      محیط بیرونی: فرصت‌ها و تهدیدها:

n     عوامل اصلی در محیط‌های اجتماعی (سیاسی-قانونی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و فناورانه) کدامند؟

n     نقطه‌ی قوت بازاری رقبا کدام است؟

n     چه محصولات یا خدمات جدیدی، از جمله موارد مربوط به بنگاه‌های تجاری خود و رقبا، در حال حاضر مورد توجه است؟

n     سطح تقاضای مصرف‌کنندگان چقدر است و آیا می‌توان انتظار داشت که ثابت بماند؟

n     احتمال تهدید ورود تازه‌واردها در بازار برای محصولات بنگاه‌های تجاری چقدر است؟

2.      محیط درونی: نقاط قوت و ضعف:

n     آیا سازمان ساختاری دارد که به آن در دست‌یابی به اهدافش کمک کند؟

n     آیا اهداف و استراتژی بازاریابی روشنی دارد؟

n     آیا این سازمان از IT به‌طور موثر در همه‌ی وجوه فعالیت‌های خود استفاده می‌کند؟

n     آیا سرمایه‌گذاری سازمان در بخش تحقیق و توسعه (R&D) با رقبا همخوانی دارد یا از آنها بیشتر است؟

n     آیا سازمان با اهداف مالی مطابقت دارد؟

n     تا چه اندازه این بنگاه‌تجاری اهداف HRM (مدیریت منبع انسانی) و استراتژی‌های روشنی در حوزه‌هایی نظیر ایجاد انگیزه در کارمندان، گردش کارکنان و تأمین آموزش دارد؟

تحلیل SWOT را می‌توان به صورت تیمی یا توسط گروه مدیران عامل اجرایی انجام داد (پیرسی و گیلز، 1989)[1] و احتمالاً برداشت‌های آنها بسیار متفاوت خواهد بود. مشخص شده است که مدیران رده بالاتر گرایش بیشتری به داشتن نمایی وسیع‌تر و مشاهده‌ی عوامل سازمانی نظیر نقاط قوت دارند، اما مدیران رده پایین‌تر تنها به بازاریابی و عوامل مالی توجه می‌کنند (مینتزبرگ، 2000: 276)[2]. این موضوع پیشنهاد می‌کند که دیدگاه‌های افراد متأثر از جایگاه آنها در کسب‌وکار است. اجرای SWOT می‌تواند دیدگاه و چشم‌انداز افراد را وسعت بخشد که همین امر سطح آگاهی را نسبت به استراتژی برای همه‌ی کارکنان شرکت افزایش می‌دهد. با این حال، این شیوه‌ی تحلیل تا همین اندازه محدود می‌ماند و هیچ جهت‌دهی مشخصی را برای نحوه‌ی دست‌یابی به اهداف تعیین نمی‌کند.

نکات خلاصه‌ی تحلیل SWOT:

n     تحلیل SWOT بر هر دو بخش محیط درونی (نقاط قوت و ضعف) و محیط بیرونی (فرصت‌ها و تهدیدها) تمرکز دارد؛

n     این نظریه به همین‌جا محدود می‌گردد که فرآیند طراحی استراتژی را مشخص نمی‌گرداند.

 

نظریه‌ی استراتژی رقابتی پورتر

رویکرد پورتر در قبال استراتژی بنگاه‌های تجاری بر نیروی رقابتی موجود در هر صنعتی تمرکز دارد. تحلیل این نیروها برای دست‌یابی به سوددهی لازم است (پورتر[3]، 1998c: 2008). نیروهای پنجگانه شامل: رقابت صنعتی، خریداران، تأمین‌کنندگان، تازه‌واردهای بالقوه و محصولات جایگزین احتمالی‌اند. در شکل 5.2 مدل نیروهای پنجگانه‌ را مشاهده می‌کنید.

در مدل پورتر، خریداران و تأمین ‌کنندگان بازیگران اصلی هستند، زیراکه توانایی اعمال قدرت چانه‌زنی را بر بنگاه‌تجاری دارند. تأمین‌کنندگان احتمالاً به‌علت اینکه شرکت‌های کمی وجود دارند که قادرند با نیازهای آن بنگاه‌تجاری از لحاظ کیفیت یا کمیّت خود را وفق دهند در جایگاه چانه‌زنی قوی قرار داشته‌ باشند. به طور جایگزین، اگر تأمین‌کنندگان بالقوه‌ی بسیاری برای یک محصول استاندارد وجود داشته باشد، آنگاه آن بنگاه‌تجاری در جایگاه نسبتاً قوی در مقایسه با هر تأمین‌کننده‌ای قرار دارد و می‌تواند بندها و تبصره‌های مطلوب خود را وارد قرارداد کند. به‌طور مشابه، بنگاهِ خریدار نیز اگر شرکت بزرگی باشد که سفارش بزرگی را باید تحویل دهد، در جایگاه قوی قرار خواهد داشت و تأمین‌کنندگان احتمالی زیادی آماده‌ی همکاری با آن بنگاه هستند. در این حالت، خریدار به دنبال اقتصاد مقیاس‌ها و پایین‌ترین هزینه در آن بازار است. از سویی دیگر، خریداری که نیازهای تخصصی خاصی دارد، احتمالاً در می‌یابد که تأمین‌کنندگان بالقوه‌ی اندکی وجود دارند و بنابراین مجبور است قیمت بالایی بپردازد. همانطور که این مثال‌ها نشان‌ می‌دهد، وجود (یا نبود) محصولات جایگزین عاملی است که به تعیین بازار کمک می‌کند. درجایی‌که محصولات جایگزین قابل استفاده و در دسترس باشند، خریداران در جایگاه قوی‌تری قرار دارند؛ اما در جایی‌که محصولات جایگزین فایده‌ای نداشته‌ باشند، شرکت تولیدکننده‌ای که محصول دلخواه خود را می‌فروشد جایگاه بالاتر دارد.

          رقابت صنعتی در مرکز مدل پورتر قرار دارد. در هر صنعتی، سناریوی متغیری از رقبا، تازه‌واردها، کسب‌وکارهای معتبر وجود دارد که برخی از آنها در حال تصاحب سهم بازارند و برخی در حال از دست دادن آن. موانع زیادی در سر راه ورود به بازار وجود دارد. برای مثال، اگر مخارج سرمایه‌گذاری زیاد باشد، به‌مانند صنعت نفت، آنگاه تازه‌واردها تمایلی به ورود به آن ندارند. حالت مقابل زمانی رخ می‌دهد که سرمایه‌ اندکی برای شروع نیاز باشد، به‌مانند طراحی نرم‌افزار. اگر

 

 

 

بخشی از فصل 8

کسی یک آیفون قلابی نمی‌خواهد؟

 

شاید گوشی‌ای که آن مشتری در حال خریدنش است شبیه گوشی مشهور آیفون باشد، اما در بسیاری از بازارها، به‌احتمال قوی آن گوشی یک کالای قلابی است که توسط بسیاری از گوشی‌سازانِ کوچکی که در سراسر چین پراکنده شده‌اند ساخته شده باشد، این تولیدکنندگان گوشی‌هایی می‌سازند که در دسته‌ی گسترده‌ی «بازار خاکستری» [4] قرار می‌گیرد. ممکن است نمادِ شرکت اپل را با خود داشته باشد یا احتمالاً یک «Hiphone» باشد، یکی از نسخه‌های کپی‌برداری شده‌ای که خیلی زود پس از ورودِ قانونیِ گوشی‌های آیفون به چین شروع به کار کرد. علاوه بر سوءاستفاده از علامتِ تجاریِ مالک آن برند، این گوشی‌های قلابی احتمالاً از نرم‌افزارهای دزدی استفاده می‌کنند و هیچ‌گونه گواهی‌نامه‌ی کیفیت هم ندارند. بدون وجود ضمانت یا گارانتی، اگر این گوشی‌ها خراب شوند، به مشتری هیچ خسارتی تعلق نمی‌گیرد. دارای کد IMEI (سیستم جهانی تعیین هویت)[5] نیست، که قانوناً ................

 

 

 

ادامه فصل 8

نظام قوانین ملی

برتری نظام قوانین ملی برگرفته از نظریه‌ی حاکمیت حکومت است. هر نظام قانونی را می‌توان به دو دسته‌ی اصلی از دستورالعمل‌های وظیفه‌ای تقسیم‌بندی نمود: قانون‌گذاری/ قوانین مصوب (وضع قوانین) و قضاوت (حل و فصل نزاع‌ها). قانون‌گذاری، یا مجموعه‌ی قوانین مصوب، از سوی نهادهای دولتی که قدرت وضع قوانین دارند انجام می‌شود. در یک جامعه‌ی دموکرات، مجلس قانونگذار منتخب یکی از گروه‌های قانونگذار کلیدی است. بخش عمده‌ای از قانونگذاری از برنامه‌های اجتماعی و سیاسی دولت‌های منتخب پیروی می‌کند. البته، قانونگذاران ممکن است اشتباه کنند. قوانین ممنوعیت در ایالات متحده در دهه‌ی 30 میلادی، مصرف نوشیدنی‌های الکلی را ممنوع نمود، و با مخالفت‌های گسترده‌ای مواجه شد و مجبور شدند که آن را لغو کنند.

نظام دادگاه‌ها، یا نظام قضایی، قوانین را در موارد خاص تفسیر و به‌کار می‌بندد. مقدار توانایی قاضیان در شکل‌دهی به توسعه‌ی قانونی، که با وظیفه‌ی قانونگذاران تداخل پیدا می‌کند، در هر نظامی فرق دارد و حتی در خود نظام‌ها نیز موضوع اختلاف عقیده و سلیقه است. همان‌طور که در زیر مشاهده خواهد کرد، «قانون موضوعه»[6] (قوانین وضع شده از سوی قاضیان) در برخی کشورها بیش از کشورهای دیگر حایز اهمیت است. حکم کلی این است که نظام‌های قانونی قصد دارند بین وظایف قانونگذار یو قضاوت خطی ترسیم کنند. نظام‌های دادگاهی را به‌منظور جلوگیری از نفوذ تأثیرات سیاسی و سلایق شخصی طراحی کرده‌اند و قاضیان باید منصف و بی‌طرف باشند. بانک جهانی، در نشانگرهای دولت جهانی‌اش، عمق حاکمیت قوانین را در کشورهای دنیا ارزیابی می‌کند. در ارزیابی‌هایش کیفیت حقوق مالکیت، امنیت، دادگاه‌ها و ریسک جرایم وجود دارد.

در شکل 8.4، مروری اجمالی از کشورهای منتخب در این زمینه مشاهده می‌کنید.

حاشیه‌ی 273:

قانونگذاری: قوانین وضع شده براساس رویه‌های قانونگذاری که در قانون اساسی ملی لحاظ شده‌اند: همچنین، آنها را مجموعه قوانین مصوب یا موضوعه می‌‌نامند.

نظام قضایی: نظام دادگاه‌ها، معمولاً به‌صورت دادگاه‌های مدنی و دادگاه‌های کیفری تقسیم‌بندی می‌شوند.

همان‌طور که شکل 8.4 نشان می‌دهد، دانمارک بالاترین جایگاه را از لحاظ حکومت قانون  دارد و این جایگاه طی دوره‌ای طولانی ثبات خود را حفظ کرده است. دیگر کشورهای منتخب از ثبات کمتری برخوردار بوده‌اند. باقی کشورها مشترکاً تمرکز خود را بر توسعه‌ی اقتصادی معطوف کرده‌اند.

بهبود در حاکمیت قانون از 1996 تا کنون در مورد چین تنها اندکی مشاهده می‌شود. غنا بهبود قابل‌ توجه‌تری داشته است، اما روسیه و آرژانتین عقب‌گرد داشته‌اند. این دو کشور دچار آشفتگی‌‌های مالی، دگرگونی در حاکمیت قانون، بوده‌اند که از مدت‌ها قبل نیز در این کشورها شکننده و ضعیف بود.

می‌توان نظام‌های قانونی را برحسب سنت‌ها و رویه‌های قانونی یا دسته‌های قانونی طبقه‌بندی کرد. دو سنت تاریخی اصلی غربی سنت قوانین مدنی و سنت قوانین عرفی است. سنت قوانین مدنی،[7] که در کشورهای اروپایی رواج دارد، برپایه‌ی منشور قانونی فراگیر قرار دارد، در حالی‌که سنت قوانین عرفی،[8]که منشأ انگلیسی دارد، بر مجموعه قوانین موضوعه تأکید دارد. هر دو در بسیاری

 

 

بخشی از فصل 10

نظریه‌ی شومپیتر درباره‌ی امواج صنعتی

تحقیق شومپیتر مدت زیادی طول کشید، از 1912 تا 1942. طی توسعه‌ی اقتصادهای صنعتی در آن دوره، تحلیل وی از نقش نوآوری فناورانه دگرگون شد. از آغاز کار تحقیقاتش در 1912، او به اهمیت کارآفرین منفرد در فرایند نوآورانه تأکید می‌کرد. شومپیتر متوجه شد که نوآوری می‌تواند نه تنها نوآوری فنی، بلکه نوآوری بازاریابی و سازمانی را شامل شود. بازیگران کلیدی در انقلاب صنعتی هم مخترعان با استعداد بودند و هم کارآفرینانی که غالباً وارد قضیه‌ی تولید می‌شدند و ابداعاتی می‌کردند و یا ابداعات خود را بهبود می‌بخشیدند. برای مثال، صنعت نخ‌ریسی با اختراعات آرکرایت، هارگریوز و کرامپتون[9] در اواخر قرن هجدهم تحول یافت. برای مثال، ریچارد آرکرایت موارد بسیار مهمی را در جایگاه مخترع و کارآفرین وارد این صنعت کرد، او از پتنت‌های خود با کمک یکی از شرکایش، جاددیش استروت،[10] حفاظت و بهره‌برداری می‌کرد و شریک وی سرمایه‌ی لازم را برای سرمایه‌گذاری بیش از پیش فراهم می‌کرد. تولید با دستگاه در مقیاس بزرگ به‌سرعت خروجی را افزایش داد و قیمت را کاهش داد.

شومپیتر متوجه حرکتی انتقالی از نوآوری فنی از جانب مخترعان منفرد به سمت افراد حرفه‌ای متخصص بخش R&D در بنگاه‌های تجاری شد. دو توسعه از جمله موارد حایز اهمیت بودند. اولین مورد افزایش اهمیت پایه و اساس نوآوری، تحقیقات علمی، و دومین مورد رشد نظام دیوان‌سالاری در سازمان‌های بزرگ، با دپارتمان‌های تخصصی R&Dشان، بود. او متوجه تغییراتی شد که در داخل نظام سرمایه‌داری به صورت «تخریب خلاقانه» در حال انجام بود. محصولات جدید، روش‌های جدید تولید و شکل‌های جدید سازمان‌دهی بوجود آمدند که ساختار  اقتصاد را از درون متحول می‌کردند (شومپیتر، 1942: 83(تأکید شومپیتر)).

او از مفهوم چرخه‌ی کسب‌وکارها استفاده کرد که توسط اقتصاددان روسی کندراتیف مطرح شده .....................

 

ساختار صنعتی

سرمایه‌گذاری عظیم در R&D عمدتاً از سوی بنگاه‌های تجاری بزرگ یک کشور صورت می‌گیرد، زیراکه تنها آنها قادرند برنامه‌های بلندمدت R&D را انجام دهند و ریسک مرتبط با آن را متحمل شوند.

البته، صرفاً خرج مقداری پول در بخش R&D نوآوری موفق را تضمین نمی‌کند. رقابت بین بنگاهی و رقابت در بازارهای داخلی می‌تواند به افزایش«تقلیدی» در R&D در حوزه محصولات خاص منجر شود (پاتل و پاویت، 1994). بنگاه‌های تجاری کوچک نیز می‌توانند در این میان نقشی داشته باشند، همان‌طور که در مورد حوزه‌های پیشرفته مشاهده کردیم. بنگاه تجاری نوپای کوچک، منعطف و بروکراسی کمتری نسبت به بنگاه‌های باسابقه‌ و بزرگ دارد و ممکن است منبعی غنی از ایده باشد. شکل 10.7 درصدی از بنگاه‌های تجاری را نشان می‌دهد که محصولات جدید درون‌سازمانی تولید می‌کنند و SMEها و بنگاه‌های تجاری بزرگ را با یکدیگر مقایسه می‌کند. در حالت کلی، بنگاه‌های تجاری بزرگ نوآورتر هستند. در فرانسه و آلمان، بیش از 50% از

بخشی از فصل 13

جهانی‌شدن صنایع

جهانی‌شدن قالبی چیره در برخی از صنایعی است که در این کتاب به آنها اشاره کردیم، برای مثال صنعت خودروسازی (فصل 2) و صنعت داروسازی (فصل 3 و 10). در این موارد، برتری مکانی و اقتصاد مقیاس‌ها نقشی داشته است. هر دوی این صنایع شاهد یکپارچه‌شدن بودند، که به اکتساب شرکت‌های کوچک از طرف شرکت‌های بزرگ منجر شده است، که حتی بزرگتر شده‌اند. با این‌حال، اندازه و حیطه‌ی جهانی ضامن موفقیت نیست. سود در هر دو صنعت وجود دارد و در بازارهای روبه‌رشد اقتصادهای نوپا، فشار رقابتی شدید است. سازمان‌های ملی چارچوب‌های قانونی را در صنعت داروسازی منسجم‌تر نموده‌اند، که عمدتاً در پاسخ به مسائل ایمنی مصرف‌کنندگان است. در صنعت خودروسازی نیز مسائل ایمنی و کیفیت به دغدغه‌ای بزرگ مبدل شده‌اند. پیوندهای ضعیفی ممکن است در زنجیره‌ی تأمین جهانی وجود داشته باشد و شرکت‌هایی نظیر تویوتا، که شهرتی به‌سبب ایمنی برای خود دست و پا کرده است، حفظ کیفیت سیستم را در هنگامی که تولید در مناطق پراکنده انجام می‌شود دشوار می‌بیند. از این رو، موفقیت شرکت‌های بزرگ در صنایع جهانی غالباً به عوامل بومی وابسته است. آیا این بدان معنای واکنشی منفی در برابر جهانی‌شدن است؟

از نظر MNEها، جهانی‌شدن همواره بر بهترین بهره‌برداری از مکان‌های خاص برای اهداف ویژه تکیه داشته است. دیدیم که شرکت‌های داروسازی و رایانه‌ای نیز به همین دلیل به ایرلند رفتند- و بسیاری از آنها پس از آنکه این مزایا از بین رفت آنجا را ترک کردند. جدای از همگن‌شدن،

بخشی از فصل 1

یک سازمان تجاری چه کاری انجام می دهد؟

کسب و کار به هر نوع فعالیت اقتصادی اشاره دارد که در آن کالا یا خدمات (و یا ترکیبی از هر دو) در مقابل وجه پرداختی، معمولا پول، عرضه می شوند. این تعریف، معامله ارزی پایه[11] را توصیف می کند. نوع فعالیت های تحت پوشش عبارت است از محصولات تجاری، محصولات تولیدی، استخراج منابع طبیعی و کشاورزی. کسب و کار بین المللی به فعالیت های کسب و کاری اشاره می کند که میان دو یا چند کشور قرار دارد. امروزه کسب و کارها به طور معمول به فراتر از مرزهای کشور خود و فرصت های جدید، نگاه می کنند. علاوه بر این، اگرچه  بنگاه های 6 منطقه پیشرفته تر جهان (مانند شمال آمریکا، اروپا و ژاپن) قبلا و به کرات آرزو داشتند تا در کشورهای دیگر گسترش یابند، امروزه کسب و کارهایی در طیف بسیار گسترده تری از کشورهای "در مسیر جهانی شدن[12]" را شاهد هستیم. از جمله اینها می توان از بنگاه هایی در چین، هندوستان، آفریقا و امریکای لاتین نام برد. در نتیجه در بسیاری از کشورها، احتمالا شرکت های داخلی و خارجی در کنار یکدیگر به رقابت می پردازند.

کسب و کار تاریخچه بسیار طولانی دارد. جوامع باستانی عمدتا بدلیل فعالیت های کسب و کاری پر رونق، و مخصوصا از طریق تجارت با سایرکشورها که قدرت اقتصادی به ارمغان می آورد، رشد کردند و بزرگ شدند. به نظر می رسد تمایل به انجام کسب وکار جهانشمول است، زیرا در تمامی جوامع، حتی جوامع تحت نظام کمونیستی که آشکارا مخالف بنگاه های اقتصادی خصوصی[13] است، کسب و کار وجود دارد. کسب و کارهای کوچک که به صورت غیررسمی عمل می کنند و شرکت های جاه طلبی که به دنبال رقابت در محیط

بخشی از فصل 6

نظریه‌ی روابط ترامپنارس

در تحقیقاتِ اخیر از سوی فانز ترامپنارس نیز از پیوستگی فردگرایی/ جمع‌گرایی به‌عنوان بُعدی کلیدی استفاده شد. تحقیقات ترامپنارس شامل دادن پرسشنامه به بیش از 15 هزار مدیر در 28 کشور دنیا بود (ترامپنارس، 1994). او پنج جهت‌گیری رابطه را شناسایی کرد. این موارد عبارت‌اند از:

n     عام‌نگری در برابر خاص‌نگری[14]- فرهنگ‌ها با عام‌نگری بالا ارزش بیشتری برای قوانین رسمی قائل‌اند، اما فرهنگ‌های خاص‌نگرتر برای روابط بیش از قوانین رسمی یا توافقات ارزش قائل هستند. ترامپنارس دریافت که جوامع غربی نظیر UK، استرالیا و ایالات متحده‌ی آمریکا، به‌شدت عام‌نگر هستند، اما چین تا حد زیادی خاص‌نگر است؛

n     فردگرایی در برابر جمع‌گرایی: این رابطه یکی از چهار بُعد هافستد را منعکس می‌کند، اما یافته‌های این حیطه تا حدی متفاوت بود. ترامپنارس دریافتد که ژاپن نسبت به جمع‌گرایی گرایش بسیار بیشتری دارد. از سویی دیگر، مکزیک و جمهوری چک که هافستد آنها را جمع‌گراتر می‌دانست، در حال حاضر به فردگرایی گرایش داشتند. این یافته‌ها را می‌توان با تاریخ بعدیِ داده‌های تحقیق توضیح داد که انعکاسی از پیشرفت اقتصادهای بازاری در هر دو ناحیه می‌باشد: اثر Nafta (موافقتنامه‌ی تجارت آزادِ آمریکای شمالی) در مورد مکزیک و انتقالِ پس‌کمونیستی به اقتصاد بازار[15] در مورد جمهوری چک؛

n     خنثی در برابر عاطفی- در فرهنگ خنثی، مردم گرایش کمتری به نمایش احساسات خود دارند، اما در فرهنگ عاطفی، مردم در نمایش عواطف و توصیف دیدگاه‌های خود راحت‌تر هستند. در این یافته‌ها، ژاپن خنثی‌ترین فرهنگ و مکزیک عاطفی‌ترین فرهنگ را دارد؛

تفکیکی در برابر پراکنده- در یک فرهنگ تفکیکی، جدایش بین کار و زندگی خصوصی بارز است. در فرهنگ‌های پراکنده، «همه‌ی ابعادِ زندگی شخص در یک رابطه‌ی کاری درگیر می‌شود»، نه صرفاً نقش منعقدکننده‌ی آن (ترامپنارس، 1994: 9). بنابراین، انجام

بخشی از فصل 9

چشم‌انداز در حال تغییرِ مقررات بین‌المللی

زمانی‌که کار بانک‌های جهانی صدمه‌دیده متوقف شد، به قسمت‌های قانونی خود تقسیم شدند: «شاید یک شرکت در طول عمر خود جهانی باشد، اما در هنگام مرگ وطنی می‌گردد» (هیوگز،[16] 2009). برخلاف یک شرکت تولیدی، نظیر جنرال موتورز، که می‌تواند برای ورشکستگی خود برنامه‌ریزی کند و دوباره خود را احیا نماید، یک بانک ممکن است طی یک شب زیر و رو شود. دولت‌ها به‌سرعت برای اعطای کمک‌های دولتی وارد عمل شدند: سیتی‌گروپ و AIG، بیمه‌گزار، به‌سرعت از طریق برنامه‌ی بازیابی دارایی‌های آسیب‌دیده‌ی دولت آمریکا (TARP)[17] نجات یافتند، که کنگره‌ی آمریکا به‌سرعت آن را تصویب نمود. اما حل مشکل پیچیده‌ی بانک لیهمن برادرز فرایندی طولانی و طاقت‌فرسا بود. قاعدتاً، پرسش‌هایی مطرح گردید. آیا مدیران اجرایی لیهمن می‌توانستند این بحران را پیش‌بینی کنند و آیا آنها می‌توانستند اثر آن را معکوس نمایند؟ آیا آنها به‌صورت محتاطانه عمل کردند یا اینکه در شیوه‌ی مدیریت شرکت سهل انگار بودند یا شاید هم

 



[1] : Piercy  ، Giles

[2] : Mmtzberg

[3] : Porter

[4] : grey market

[5] : international mobile equipment identity number

[6] : case law

[7] : The civil law tradition

[8] : the common law tradition

[9] : of Arkwright, Hargreaves and Crompton

[10] : Jedediah Strutt

[11] - basic exchange transaction

[12] - going global

[13] private enterprise

[14] : Universalism vs. Particularism

[15] : market economy

[16] : Hughes

[17] : the US government's Troubled Assets Recovery Program

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مترجم کیس استادی، مترجم مقالات، مترجم داستان کوتاه

سامری (خلاصه ) داستان The Night the Bed Fell به همراه ترجمه فارسی Summary

سامری (خلاصه ) داستان The Night the Bed Fell به همراه ترجمه فارسی

 مناسب برای رشته مترجمی و ادبیات زبان انگلیسی

درس بیان شفاهی داستان

قیمت 2 هزار تومان برای خلاصه و ترجمه خلاصه (فارسی) داستان کوتاه انگلیسی The Night the Bed Fell

قیمت 3 هزار تومان برای ترجمه کامل داستان کوتاه انگلیسی The Night the Bed Fell به فارسی 

09017614595

paper.for.mba@gmail.com


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مترجم کیس استادی، مترجم مقالات، مترجم داستان کوتاه

سامری (خلاصه ) داستان The Lady Or The Tiger به همراه ترجمه فارسی Summary

سامری (خلاصه ) داستان The Lady Or The Tiger  به همراه ترجمه فارسی

 مناسب برای رشته مترجمی و ادبیات زبان انگلیسی

درس بیان شفاهی داستان

قیمت 2 هزار تومان برای خلاصه و ترجمه خلاصه (فارسی) The Lady Or The Tiger 

مبلغ 3 هزار تومان برای متن کامل ترجمه داستان کوتاه انگیسی The Lady Or The Tiger 

09017614595

paper.for.mba@gmail.com




In the very olden time there lived a semi-barbaric king, whose ideas, though somewhat polished and sharpened by the progressiveness of distant Latin neighbors, were still large, florid, and untrammeled, as became the half of him which was barbaric. He was a man of exuberant fancy, and, withal, of an authority so irresistible that, at his will, he turned his varied fancies into facts. He was greatly given to self-communing, and, when he and himself agreed upon anything, the thing was done. When every member of his domestic and political systems moved smoothly in its appointed course, his nature was bland and genial; but, whenever there was a little hitch, and some of his orbs got out of their orbits, he was blander and more genial still, for nothing pleased him so much as to make the crooked straight and crush down uneven places.

     Among the borrowed notions by which his barbarism had become semified was that of the public arena, in which, by exhibitions of manly and beastly valor, the minds of his subjects were refined and cultured.

     But even here the exuberant and barbaric fancy asserted itself. The arena of the king was built, not to give the people an opportunity of hearing the rhapsodies of dying gladiators, nor to enable them to view the inevitable conclusion of a conflict between religious opinions and hungry jaws, but for purposes far better adapted to widen and develop the mental energies of the people. This vast amphitheater, with its encircling galleries, its mysterious vaults, and its unseen passages, was an agent of poetic justice, in which crime was punished, or virtue rewarded, by the decrees of an impartial and incorruptible chance.girlplays

     When a subject was accused of a crime of sufficient importance to interest the king, public notice was given that on an appointed day the fate of the accused person would be decided in the king's arena, a structure which well deserved its name, for, although its form and plan were borrowed from afar, its purpose emanated solely from the brain of this man, who, every barleycorn a king, knew no tradition to which he owed more allegiance than pleased his fancy, and who ingrafted on every adopted form of human thought and action the rich growth of his barbaric idealism.

<  2  >
 

     When all the people had assembled in the galleries, and the king, surrounded by his court, sat high up on his throne of royal state on one side of the arena, he gave a signal, a door beneath him opened, and the accused subject stepped out into the amphitheater. Directly opposite him, on the other side of the enclosed space, were two doors, exactly alike and side by side. It was the duty and the privilege of the person on trial to walk directly to these doors and open one of them. He could open either door he pleased; he was subject to no guidance or influence but that of the aforementioned impartial and incorruptible chance. If he opened the one, there came out of it a hungry tiger, the fiercest and most cruel that could be procured, which immediately sprang upon him and tore him to pieces as a punishment for his guilt. The moment that the case of the criminal was thus decided, doleful iron bells were clanged, great wails went up from the hired mourners posted on the outer rim of the arena, and the vast audience, with bowed heads and downcast hearts, wended slowly their homeward way, mourning greatly that one so young and fair, or so old and respected, should have merited so dire a fate.

     But, if the accused person opened the other door, there came forth from it a lady, the most suitable to his years and station that his majesty could select among his fair subjects, and to this lady he was immediately married, as a reward of his innocence. It mattered not that he might already possess a wife and family, or that his affections might be engaged upon an object of his own selection; the king allowed no such subordinate arrangements to interfere with his great scheme of retribution and reward. The exercises, as in the other instance, took place immediately, and in the arena. Another door opened beneath the king, and a priest, followed by a band of choristers, and dancing maidens blowing joyous airs on golden horns and treading an epithalamic measure, advanced to where the pair stood, side by side, and the wedding was promptly and cheerily solemnized. Then the gay brass bells rang forth their merry peals, the people shouted glad hurrahs, and the innocent man, preceded by children strewing flowers on his path, led his bride to his home.

<  3  >

     This was the king's semi-barbaric method of administering justice. Its perfect fairness is obvious. The criminal could not know out of which door would come the lady; he opened either he pleased, without having the slightest idea whether, in the next instant, he was to be devoured or married. On some occasions the tiger came out of one door, and on some out of the other. The decisions of this tribunal were not only fair, they were positively determinate: the accused person was instantly punished if he found himself guilty, and, if innocent, he was rewarded on the spot, whether he liked it or not. There was no escape from the judgments of the king's arena.

     The institution was a very popular one. When the people gathered together on one of the great trial days, they never knew whether they were to witness a bloody slaughter or a hilarious wedding. This element of uncertainty lent an interest to the occasion which it could not otherwise have attained. Thus, the masses were entertained and pleased, and the thinking part of the community could bring no charge of unfairness against this plan, for did not the accused person have the whole matter in his own hands?

     This semi-barbaric king had a daughter as blooming as his most florid fancies, and with a soul as fervent and imperious as his own. As is usual in such cases, she was the apple of his eye, and was loved by him above all humanity. Among his courtiers was a young man of that fineness of blood and lowness of station common to the conventional heroes of romance who love royal maidens. This royal maiden was well satisfied with her lover, for he was handsome and brave to a degree unsurpassed in all this kingdom, and she loved him with an ardor that had enough of barbarism in it to make it exceedingly warm and strong. This love affair moved on happily for many months, until one day the king happened to discover its existence. He did not hesitate nor waver in regard to his duty in the premises. The youth was immediately cast into prison, and a day was appointed for his trial in the king's arena. This, of course, was an especially important occasion, and his majesty, as well as all the people, was greatly interested in the workings and development of this trial. Never before had such a case occurred; never before had a subject dared to love the daughter of the king. In after years such things became commonplace enough, but then they were in no slight degree novel and startling.

<  4  >

     The tiger-cages of the kingdom were searched for the most savage and relentless beasts, from which the fiercest monster might be selected for the arena; and the ranks of maiden youth and beauty throughout the land were carefully surveyed by competent judges in order that the young man might have a fitting bride in case fate did not determine for him a different destiny. Of course, everybody knew that the deed with which the accused was charged had been done. He had loved the princess, and neither he, she, nor any one else, thought of denying the fact; but the king would not think of allowing any fact of this kind to interfere with the workings of the tribunal, in which he took such great delight and satisfaction. No matter how the affair turned out, the youth would be disposed of, and the king would take an aesthetic pleasure in watching the course of events, which would determine whether or not the young man had done wrong in allowing himself to love the princess.

     The appointed day arrived. From far and near the people gathered, and thronged the great galleries of the arena, and crowds, unable to gain admittance, massed themselves against its outside walls. The king and his court were in their places, opposite the twin doors, those fateful portals, so terrible in their similarity.

     All was ready. The signal was given. A door beneath the royal party opened, and the lover of the princess walked into the arena. Tall, beautiful, fair, his appearance was greeted with a low hum of admiration and anxiety. Half the audience had not known so grand a youth had lived among them. No wonder the princess loved him! What a terrible thing for him to be there!

     As the youth advanced into the arena he turned, as the custom was, to bow to the king, but he did not think at all of that royal personage. His eyes were fixed upon the princess, who sat to the right of her father. Had it not been for the moiety of barbarism in her nature it is probable that lady would not have been there, but her intense and fervid soul would not allow her to be absent on an occasion in which she was so terribly interested. From the moment that the decree had gone forth that her lover should decide his fate in the king's arena, she had thought of nothing, night or day, but this great event and the various subjects connected with it. Possessed of more power, influence, and force of character than any one who had ever before been interested in such a case, she had done what no other person had done - she had possessed herself of the secret of the doors. She knew in which of the two rooms, that lay behind those doors, stood the cage of the tiger, with its open front, and in which waited the lady. Through these thick doors, heavily curtained with skins on the inside, it was impossible that any noise or suggestion should come from within to the person who should approach to raise the latch of one of them. But gold, and the power of a woman's will, had brought the secret to the princess.

<  5  >

     And not only did she know in which room stood the lady ready to emerge, all blushing and radiant, should her door be opened, but she knew who the lady was. It was one of the fairest and loveliest of the damsels of the court who had been selected as the reward of the accused youth, should he be proved innocent of the crime of aspiring to one so far above him; and the princess hated her. Often had she seen, or imagined that she had seen, this fair creature throwing glances of admiration upon the person of her lover, and sometimes she thought these glances were perceived, and even returned. Now and then she had seen them talking together; it was but for a moment or two, but much can be said in a brief space; it may have been on most unimportant topics, but how could she know that? The girl was lovely, but she had dared to raise her eyes to the loved one of the princess; and, with all the intensity of the savage blood transmitted to her through long lines of wholly barbaric ancestors, she hated the woman who blushed and trembled behind that silent door.

     When her lover turned and looked at her, and his eye met hers as she sat there, paler and whiter than any one in the vast ocean of anxious faces about her, he saw, by that power of quick perception which is given to those whose souls are one, that she knew behind which door crouched the tiger, and behind which stood the lady. He had expected her to know it. He understood her nature, and his soul was assured that she would never rest until she had made plain to herself this thing, hidden to all other lookers-on, even to the king. The only hope for the youth in which there was any element of certainty was based upon the success of the princess in discovering this mystery; and the moment he looked upon her, he saw she had succeeded, as in his soul he knew she would succeed.

     Then it was that his quick and anxious glance asked the question: "Which?" It was as plain to her as if he shouted it from where he stood. There was not an instant to be lost. The question was asked in a flash; it must be answered in another.

<  6  >

     Her right arm lay on the cushioned parapet before her. She raised her hand, and made a slight, quick movement toward the right. No one but her lover saw her. Every eye but his was fixed on the man in the arena.

     He turned, and with a firm and rapid step he walked across the empty space. Every heart stopped beating, every breath was held, every eye was fixed immovably upon that man. Without the slightest hesitation, he went to the door on the right, and opened it.

     Now, the point of the story is this: Did the tiger come out of that door, or did the lady ?

     The more we reflect upon this question, the harder it is to answer. It involves a study of the human heart which leads us through devious mazes of passion, out of which it is difficult to find our way. Think of it, fair reader, not as if the decision of the question depended upon yourself, but upon that hot-blooded, semi-barbaric princess, her soul at a white heat beneath the combined fires of despair and jealousy. She had lost him, but who should have him?

     How often, in her waking hours and in her dreams, had she started in wild horror, and covered her face with her hands as she thought of her lover opening the door on the other side of which waited the cruel fangs of the tiger!

     But how much oftener had she seen him at the other door! How in her grievous reveries had she gnashed her teeth, and torn her hair, when she saw his start of rapturous delight as he opened the door of the lady! How her soul had burned in agony when she had seen him rush to meet that woman, with her flushing cheek and sparkling eye of triumph; when she had seen him lead her forth, his whole frame kindled with the joy of recovered life; when she had heard the glad shouts from the multitude, and the wild ringing of the happy bells; when she had seen the priest, with his joyous followers, advance to the couple, and make them man and wife before her very eyes; and when she had seen them walk away together upon their path of flowers, followed by the tremendous shouts of the hilarious multitude, in which her one despairing shriek was lost and drowned!

<  7  >

     Would it not be better for him to die at once, and go to wait for her in the blessed regions of semi-barbaric futurity?

     And yet, that awful tiger, those shrieks, that blood!

     Her decision had been indicated in an instant, but it had been made after days and nights of anguished deliberation. She had known she would be asked, she had decided what she would answer, and, without the slightest hesitation, she had moved her hand to the right.

     The question of her decision is one not to be lightly considered, and it is not for me to presume to set myself up as the one person able to answer it. And so I leave it with all of you: Which came out of the opened door - the lady, or the tiger?


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مترجم کیس استادی، مترجم مقالات، مترجم داستان کوتاه

سامری (خلاصه ) داستان The Interlopers به همراه ترجمه فارسی Summary


سامری (خلاصه ) داستان The Interlopers  به همراه ترجمه فارسی

 مناسب برای رشته مترجمی و ادبیات زبان انگلیسی

درس بیان شفاهی داستان

قیمت 2 هزار تومان برای خلاصه داستان The Interlopers و ترجمه فارسی خلاصه آن

قیمت 3 هزار تومان برای متن کامل داستان The Interlopers (ترجمه فارسی داستان The Interlopers)

09017614595

paper.for.mba@gmail.com



Ulrich von Gradwitz and Georg Znaeym were bitter enemies. In the days of Ulrich's grandfather, a famous lawsuit had occurred. The bone of contention was a strip of forest land that lay between their two properties. Ulrich's grandfather had won the case, but the neighbor refused to abide by the decision. Since the days of Ulrich's grandfather, the Znaeym family hunted in the disputed land, just as if it were still their possession.

During one stormy winter night, Ulrich noticed that something was scaring the roebuck, so he figured that his neighbors were poaching again. He led his foresters to the disputed territory and prepared an ambush. He himself went ahead, hoping to meet Georg face to face. His wish was granted.

The two men gripped their rifles and stood glaring at one another. Since the days of Homer, enemies have often exchanged words before engaging in mortal combat, and it was the intention of Ulrich and Georg to do the same.

An act of God prevented them. The fierce storm caused a beech tree to come crashing down on the two men. Both men were pinned down by the fallen tree and could not free themselves. A few of Ulrich's bones were fractured. Some twigs had injured his face, so he had to wipe the blood away from his eyes before he could see.

Georg also had serious injuries on his face. He could hardly see anything because of the blood in his eyes. Since his hands were pinned down, he could not wipe it away.

The two men expressed their hostility to one another. Ulrich told Georg that his men would soon come. Georg would then suffer the consequences of poaching on his land.

Georg said that he also had men in the forest. When they arrived, they would roll the trunk of the beech tree on Ulrich and crush him to death.

Ulrich said that Georg had given him a good idea. When his men arrived, they would push the trunk on Georg.

It pleased Georg that they were going to fight it out to the end. One of them would die, and no interlopers could prevent it.

The two men actually knew that it would be a long time before their men came looking for them.

Ulrich managed to reach his wine cask with his one arm that was partially free. He drank a refreshing draft. He began to feel sorry for Georg and offered him some wine, saying: "Let us drink, even if tonight one of us dies."

In response, Georg said that he would not be able to drink it because he had too much blood in his eyes. He continued with the words: "In any case I don't drink with an enemy."

Ulrich and Georg gradually lost their hatred for one another. Ulrich told Georg that it was foolish for them to continue to fight over a strip of land that was practically worthless. He asked Georg to be his friend.

Georg agreed to be Ulrich's friend. He agreed never to hunt on Ulrich's land unless he was invited, and suggested that Ulrich could come down to his marsh to shoot wild ducks. He contemplated the surprise people would experience when they saw the two feuding families walking together in amity. They would henceforth be friends, and no interlopers could prevent it.

Each of the two men resolved to do a kindness to his new friend. If his men arrived on the scene first, he would instruct him to free his former enemy before himself.

Ulrich suggested that they call for help. After a while, Ulrich saw some figures coming through the woods. He could not see them distinctly, but there were nine or ten approaching. Georg said that they must be Ulrich's men because he had only seven with him.

The figures approached at a rapid rate. When they emerged into view, Ulrich was stricken with terror. When Georg again asked who was approaching, Ulrich said" "Wolves."

In this story, it is easy to understand that the wolves are the interlopers who frustrate the plans of the two men. Some of Saki's stories are not so transparent.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مترجم کیس استادی، مترجم مقالات، مترجم داستان کوتاه

سامری (خلاصه ) داستان The Story-Teller به همراه ترجمه فارسی Summary بیان شفاهی داستان ترجمه فارسی

سامری (خلاصه ) داستان The Story-Teller به همراه ترجمه فارسی

 مناسب برای رشته مترجمی و ادبیات زبان انگلیسی

درس بیان شفاهی داستان

قیمت 2 هزار تومان برای خلاصه و ترجمه خلاصه (فارسی) داستان کوتاه انگلیسی The Story-Teller

قیمت 3 هزار تومان برای ترجمه کامل متن داستان کوتاه انگلیسی The Story-Teller (فارسی)

09017614595

paper.for.mba@gmail.com



خلاصه و ترجمه خلاصه خاص و ویژه است

 پیشنهاد می کنم ان را تهیه کنید

Summary of the Story The Story-Teller _ H.H Munro ,Saki

It was a hot afternoon, and the railway carriage was correspondingly sultry, and the next stop was at Templecombe, nearly an hour ahead. The occupants of the carriage were a small girl, and a smaller girl, and a small boy. An aunt belonging to the children occupied one corner seat, and the further corner seat on the opposite side was occupied by a bachelor who was a stranger to their party, but the small girls and the small boy emphatically occupied the compartment. Both the aunt and the children were conversational in a limited, persistent way, reminding one of the attentions of a housefly that refuses to be discouraged. Most of the aunt's remarks seemed to begin with "Don't," and nearly all of the children's remarks began with "Why?" The bachelor said nothing out loud. "Don't, Cyril, don't," exclaimed the aunt, as the small boy began smacking the cushions of the seat, producing a cloud of dust at each blow.

"Come and look out of the window," she added.

The child moved reluctantly to the window. "Why are those sheep being driven out of that field?" he asked.

"I expect they are being driven to another field where there is more grass," said the aunt weakly.

"But there is lots of grass in that field," protested the boy; "there's nothing else but grass there. Aunt, there's lots of grass in that field."

"Perhaps the grass in the other field is better," suggested the aunt fatuously.

"Why is it better?" came the swift, inevitable question.

"Oh, look at those cows!" exclaimed the aunt. Nearly every field along the line had contained cows or bullocks, but she spoke as though she were drawing attention to a rarity.

"Why is the grass in the other field better?" persisted Cyril.

The frown on the bachelor's face was deepening to a scowl. He was a hard, unsympathetic man, the aunt decided in her mind. She was utterly unable to come to any satisfactory decision about the grass in the other field.

The smaller girl created a diversion by beginning to recite "On the Road to Mandalay." She only knew the first line, but she put her limited knowledge to the fullest possible use. She repeated the line over and over again in a dreamy but resolute and very audible voice; it seemed to the bachelor as though some one had had a bet with her that she could not repeat the line aloud two thousand times without stopping. Whoever it was who had made the wager was likely to lose his bet.

"Come over here and listen to a story," said the aunt, when the bachelor had looked twice at her and once at the communication cord.

The children moved listlessly towards the aunt's end of the carriage. Evidently her reputation as a story- teller did not rank high in their estimation.

In a low, confidential voice, interrupted at frequent intervals by loud, petulant questionings from her listeners, she began an unenterprising and deplorably uninteresting story about a little girl who was good, and made friends with every one on account of her goodness, and was finally saved from a mad bull by a number of rescuers who admired her moral character.

"Wouldn't they have saved her if she hadn't been good?" demanded the bigger of the small girls. It was exactly the question that the bachelor had wanted to ask.

"Well, yes," admitted the aunt lamely, "but I don't think they would have run quite so fast to her help if they had not liked her so much."

"It's the stupidest story I've ever heard," said the bigger of the small girls, with immense conviction.

"I didn't listen after the first bit, it was so stupid," said Cyril.

The smaller girl made no actual comment on the story, but she had long ago recommenced a murmured repetition of her favourite line.

"You don't seem to be a success as a story-teller," said the bachelor suddenly from his corner.

The aunt bristled in instant defence at this unexpected attack.

"It's a very difficult thing to tell stories that children can both understand and appreciate," she said stiffly.

"I don't agree with you," said the bachelor.

"Perhaps you would like to tell them a story," was the aunt's retort.

"Tell us a story," demanded the bigger of the small girls.

"Once upon a time," began the bachelor, "there was a little girl called Bertha, who was extra-ordinarily good."

The children's momentarily-aroused interest began at once to flicker; all stories seemed dreadfully alike, no matter who told them.

"She did all that she was told, she was always truthful, she kept her clothes clean, ate milk puddings as though they were jam tarts, learned her lessons perfectly, and was polite in her manners."

"Was she pretty?" asked the bigger of the small girls.

"Not as pretty as any of you," said the bachelor, "but she was horribly good."

There was a wave of reaction in favour of the story; the word horrible in connection with goodness was a novelty that commended itself. It seemed to introduce a ring of truth that was absent from the aunt's tales of infant life.

"She was so good," continued the bachelor, "that she won several medals for goodness, whi

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مترجم کیس استادی، مترجم مقالات، مترجم داستان کوتاه

سامری (خلاصه ) داستان the Story OF THE SIX ROWS OF POMPONS به همراه ترجمه فارسیSummary

سامری (خلاصه ) داستان the Story OF THE SIX ROWS OF POMPONS به همراه ترجمه فارسیSummary

 مناسب برای رشته مترجمی و ادبیات زبان انگلیسی

درس بیان شفاهی داستان

قیمت 2 هزار تومان

09017614595

paper.for.mba@gmail.com 


هیچ جا ترجمه فارسی سامری را براتون نمی گذارند تا بتوانید بفهمین

سایر سامری ها نیز پذیرفته می شوند می توانید با کمترین هزینه سامری و خلاصه داستان دریافت کنید


When little nephew Tatsuo came to live with us he liked to do everything the adults were doing on the nursery, and although his little mind did not know it, everything he did was the opposite of adult conduct, unknowingly destructive and disturbing. So Uncle Hiroshi after witnessing several weeks of rampage said, “This has got to stop, this sawing the side of a barn and nailing the doors to see if it would open. But we must not whip him. We must not crush his curiosity by any means.”

And when Nephew Tatsuo, who was seven and in high second grade, got used to the place and began coming out into the fields and pestering us with difficult questions as “What are the plants here for? What is water? Why are the bugs made for? What are the birds and why do the birds sing?” and so on, I said to Uncle Hiroshi, “We must do something about this. We cannot answer questions all the time and we cannot be correct all the time and so we will do harm. But something must be done about this beyond a doubt.”

“Let us take him in our hands,” Uncle Hiroshi said. So Uncle Hiroshi took little Nephew Tatsuo aside, and brought him out in the fields and showed him the many rows of pompons growing. “Do you know what these are?” Uncle Hiroshi said. “These things here?”

“Yes. Very valuable,” Nephew Tatsuo said. “Plants.”

“Do you know when these plants grow up and flower, we eat?” Uncle Hiroshi said.

Nephew Tatsuo nodded. “Yes,” he said, “I knew that.”

“All right. Uncle Hiroshi will give you six rows of pompons,” Uncle Hiroshi said. “You own these six rows. You take care of them. Make them grow and flower like your uncles.”

“Gee!” Nephew Tatsuo said.

“Do you want to do it?” Uncle Hiroshi said.

“Sure!” he said.

“Then jump right in and start working,” Uncle Hiroshi said. “But first, let me tell you something.

You cannot quit once you start. You must not let it die, you must make it grow and flower like your uncles.”

“All right,” little Nephew Tatsuo said, “I will.”

“Every day you must tend to your plants. Even after the school opens, rain or shine,” Uncle Hiroshi said.

“All right,” Nephew Tatsuo said. “You’ll see!”

So the old folks once more began to work peacefully, undisturbed, and Nephew Tatsuo began to work on his plot. However, every now and then Nephew Tatsuo would run to Uncle Hiroshi with much excitement.

“Uncle Hiroshi, come!” he said. “There’s bugs on my plants! Big bugs, green bugs with black dots and some brown bugs. What shall I do?”

“They’re bad bugs,” Uncle Hiroshi said. “Spray them.”

“I have no spray,” Nephew Tatsuo said excitedly.

“All right. I will spray them for you today,” Uncle Hiroshi said. “Tomorrow I will get you a small hand spray. Then you must spray your own plants.”

Several tall grasses shot above the pompons and Uncle Hiroshi noticed this. Also, he saw the beds beginning to fill with young weeds.

“Those grasses attract the bugs,” he said. “Take them away. Keep the place clean.”

It took Nephew Tatsuo days to pick the weeds out of the six beds. And since the weeds were not picked cleanly, several weeks later it looked as if it was not touched at all. Uncle Hiroshi came around sometimes to feel the moisture in the soil. “Tatsuo,” he said, “your plants need water. Give it plenty, it is summer. Soon it will be too late.”

Nephew Tatsuo began watering his plants with the three-quarter hose.

“Don’t hold the hose long in one place and short in another,” Uncle Hiroshi said. “Keep it even and wash the leaves often.”

In October Uncle Hiroshi’s plants stood tall and straight and the buds began to appear. Nephew Tatsuo kept at it through summer and autumn, although at times he looked wearied and indifferent. And each time Nephew Tatsuo’s enthusiasm lagged, Uncle Hiroshi took him over to the six rows of pompons and appeared greatly surprised.

“Gosh,” he said, “your plants are coming up! It is growing rapidly; pretty soon the flowers will come.”

“Do you think so?” Nephew Tatsuo said.

“Sure, can’t you see it coming?” Uncle Hiroshi said. “You will have lots of flowers. When you have enough to make a bunch, I will sell it for you at the flower market.”

“Really?” Nephew Tatsuo said. “In the flower market?”

Uncle Hiroshi laughed. “Sure,” he said. “That’s where the plant business goes on, isn’t it?”

One day Nephew Tatsuo wanted an awful lot to have us play catch with him with a tennis ball. It was at the time when the nursery was the busiest and even Sundays were all work.

“Nephew Tatsuo, don’t you realize we are all men with responsibilities?” Uncle Hiroshi said. “Uncle Hiroshi has lots of work to do today. Now is the busiest time. You also have lots of work to do in your beds. And this should be your busiest time. Do you know whether your pompons are dry or wet?”

“No, Uncle Hiroshi,” he said. “I don’t quite remember.”

“Then attend to it. Attend to it,” Uncle Hiroshi said.

Nephew Tatsuo ran to the six rows of pompons to see if it was dry or wet. He came running back. “Uncle Hiroshi, it is still wet,” he said.

“All right,” Uncle Hiroshi said, “but did you see those holes in the ground with the piled-up mounds of earth?”

“Yes. They’re gopher holes,” Nephew Tatsuo said.

“Right,” Uncle Hiroshi said. “Did you catch the gopher?”'

“No,” said Nephew Tatsuo.

“Then attend to it, attend to it right away,” Uncle Hiroshi said.

One day in late October Uncle Hiroshi’s pompons began to bloom. He began to cut and bunch and take them early in the morning to the flower market in Oakland. And by this time Nephew Tatsuo was anxious to see his pompous bloom. He was anxious to see how it feels to cut the flowers of his plants. And by this time Nephew Tatsuo’s six beds of pompons looked like a patch of tall weeds left uncut through the summer. Very few pompon buds stood out above the tangle.

Few plants survived out of the six rows. In some parts of the beds where the pompons had plenty of water and freedom, the stems grew strong and tall and the buds were big and round. Then there were parts where the plants looked shriveled and the leaves were wilted and brown. The majority of the plants were dead before the cool weather arrived. Some died by dryness, some by gophers or moles, and some were dwarfed by the great big grasses which covered the pompons altogether.

When Uncle Hiroshi’s pompous began to flower, everywhere the older folks became worried.

“We must do something with Tatsuo’s six beds. It is worthless and his bugs are coming over to our beds,” Tatsuo’s father said. “Let’s cut it down and burn them today.”

“No,” said Uncle Hiroshi. “That will be a very bad thing to do. It will kill Nephew Tatsuo. Let the plants stay.”

So the six beds of Nephew Tatsuo remained intact, the grasses, the gophers, the bugs, the buds and the plants and all. Soon after, the buds began to flower and Nephew Tatsuo began to run around calling Uncle Hiroshi. He said the flowers are coming. Big ones, good ones. He wanted to know when can he cut them.

“Today,” Uncle Hiroshi said. “Cut it today and I will sell it for you at the market tomorrow.”

Next day at the flower market Uncle Hiroshi sold the bunch of Nephew Tatsuo’s pompons for twenty-five cents. When he came home Nephew Tatsuo ran to the car.

“Did you sell it, Uncle Hiroshi?” Nephew Tatsuo said.

“Sure. Why would it not sell?” Uncle Hiroshi said.

“They are healthy, carefully cultured pompons.”

Nephew Tatsuo ran around excitedly. First, he went to his father. “Papa!” he said, “someone bought my pompons!” Then he ran over to my side and said, “The bunch was sold! Uncle Hiroshi sold my pompons!”

At noontime, after the lunch was over, Uncle Hiroshi handed over the quarter to Nephew Tatsuo.

“What shall I do with this money?” asked Nephew Tatsuo, addressing all of us, with shining eyes.

“Put it in your toy bank,” said Tatsuo’s father.

“No,” said Uncle Hiroshi. “Let him do what he wants. Let him spend and have a taste of his money.”

“Do you want to spend your quarter, Nephew Tatsuo?” I said.

“Yes,” he said.

“Then do anything you wish with it,” Uncle Hiroshi said. “Buy anything you want. Go and have a good time. It is your money.”

On the following Sunday we did not see Nephew Tatsuo all day. When he came back late in the afternoon Uncle Hiroshi said, “Nephew Tatsuo, what did you do today?”

“I went to a show, then I bought an ice cream cone and then on my way home I watched the baseball game at the school, and then I bought a popcorn from the candy man. I have five cents left,” Nephew Tatsuo said.

“Good,” Uncle Hiroshi said. “That shows a good spirit.”

Uncle Hiroshi, Tatsuo’s father and I sat in the shade. It was still hot in the late afternoon that day. We sat and watched Nephew Tatsuo riding around and around the yard on his red tricycle, making a furious dust.

“Next year he will forget what he is doing this year and will become a wild animal and go on a rampage again,” the father of Tatsuo said.

“Next year is not yet here,” said Uncle Hiroshi.

“Do you think he will be interested to raise pompons again?” the father said.

“He enjoys praise,” replied Uncle Hiroshi, “and he takes pride in good work well done. We will see.”

“He is beyond a doubt the worst gardener in the country,” I said. “Probably he is the worst in the world.”

“Probably,” said Uncle Hiroshi.

“Tomorrow he will forget how he enjoyed spending his year’s income,” the father of Tatsuo said.

“Let him forget,” Uncle Hiroshi said. “One year is nothing. We will keep this six rows of pompon business up till he comes to his senses.”

We sat that night the whole family of us, Uncle Hiroshi, Nephew Tatsuo’s father, I, Nephew Tatsuo and the rest, at the table and ate, and talked about the year and the prospect of the flower business, about Uncle Hiroshi’s pompon crop, and about Nephew Tatsuo’s work and, also, his unfinished work in this world.

 

 





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مترجم کیس استادی، مترجم مقالات، مترجم داستان کوتاه

سامری (خلاصه ) داستان Home به همراه ترجمه فارسیSummary بیان شفاهی داستان ترجمه خلاصه

سامری (خلاصه ) داستان Home  به همراه ترجمه فارسی

 مناسب برای رشته مترجمی و ادبیات زبان انگلیسی

درس بیان شفاهی داستان

قیمت 2 هزار تومان برای خلاصه و ترجمه خلاصه داستان کوتاه انگلیسی Home 

09017614595

paper.for.mba@gmail.com


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مترجم کیس استادی، مترجم مقالات، مترجم داستان کوتاه