روش تفسیری :

هرمنوتیک به معنای تفسیر متون مذهبی و ادبی به ادبیات و زبان یونانی بر می‌گردد و از این نظر دارای سابقه طولانی است. هرمنوتیک از اوایل قرن نوزدهم از حالت مطالعه و جمع آوری قواعد تخصصی تفسیر در خدمت متکلمان خارج شده و به منزله مکتبی فلسفی و نطریه ای عمومی‌برای علوم انسانی و اجتماعی مطرح شده. امروزه هرمنوتیک روش تفسیر و تاویل متن برای کشف حقیقت محسوب می‌شود و به بسیاری از حوزه‌های علوم انسانی مانند فلسفه جامعه شناسی، تاریخ، کلام، الهیات، روان‌شناسی، حقوق، زبان‌شناسی و ادبیات راه یافته است در روش شناسی هرمنوتیک یا تفسیر متن یعنی معنی و مفهوم نهفته در آن کشف و راز و رمز آن بازگشایی می‌شود. در تفسیر متن مفسر باید از نظر روانی و شخصی خود را به جای مؤلف قرار دهد.

 

روش تفسیری بر خلاف روش اثباتی یا پوزیتویستی توجه خود را بر روی پدیده های نادیده معطوف می کند. این روش با وبر پا به عرصه علمی نهاد. وبر معتقد بود که کنش های بشری تابع آن قواعدی نیستند که بر جهان طبیعی حاکم اند، به نظر وبر معرفتِ معقول در باره توالی های عِلی را می توان در جهان طبیعی به دست آورد ولی جهانِ انسانی پذیرای تبیین معقول نیست.. دانش ما از طبیعت ، پیوسته از خارج تحقق مییابد و ما تنها می توانیم مسیر های خارجی رویداد ها را مشاهده کنیم و یکنواختی های آنها را ضبط نماییم اما در مورد کنش انسانی ، ما می توانیم کاری بیشتر از نوشتن فرمول های توالی های تکرار شونده رویداد ها را انجام دهیم و با تفسیر کردارها و گفتار های انسان ها ، انگیزه هایی را به آنان نسبت دهیم(کوزر،303:1386).

مطالعات تفسیر بیشتر بیان کردنی است تا عددی و بر ابعاد معنادار عمل اجتماعی تاکید دارند؛ به بیان دیگر روش تحقیق تفسیری روشی کیفی است. به عنوان مثال در نقد یک عکس به بررسی عوامل درونی تر، باطنی تر و پنهانی تر موضوع می پردازند و انگیزه های اصلی رفتار اجتماعی را می کاوند .(عاملی،1391)

مثال:

حال چنانچه بخواهیم ، به همان مسئله قبلی مان از روش تحقیق تفسیری به نتیجه برسیم ، باید به عکس روزنامه توجه کنیم وآن را با مفاهیم های اجتماعی و سیاسی در جامعه، با معانی فرهنگ عامه در سطح خرد( اجتماعات و گروهای موجود در جامعه) و هیمنطور در سطح کلان(ساختار ها و نهاد های کشور) مورد تحلیل قرار دهیم . برای مردم جامعه ی ما این سربند دارای تقدس است، این سربند ملت ایران را یاد 8سال دفاع مقدسی می اندازد که رزمندگان این سربندها را برای یکدیگر می بستند وعاشقانه وبامدد گرفتن از ائمه برای این آب وخاک می جنگیدند، حال این عکس با هرقصد ونیتی افکار مردم راجع به سربند رزمندگان رازیر سوال می برد.

به طور خلاصه روش تحقیق تفسیری هم از روش‌های کیفی محسوب می‌شود و روش تحلیل گفتمان، ژانر و گفت‌وگو را می‌توان به عنوان زیرشاخه‌های این روش نام برد. این روش بیش از آن که بر ارائه آمار و ارقام متکی باشد، مبتنی بر توصیف و بیان است. بر ابعاد معنادار عمل اجتماعی تاکید ورزیده و وجوه عینی و قابل مشاهده رفتار اجتماعی را مدنظر قرار می‌دهد. توجه اصلی این روش برخلاف روش نخست بر پایه توجه بر امور درونی و پنهانی است. روش تحقیق انتقادی، روش سوم است که مهم‌ترین منبع کنترل اجتماعی را رسانه می‌داند. ریشه‌های شکل‌گیری این روش را باید در اندیشه‌های کارل مارکس و انتقادش از طبقه اجتماعی در نظام سرمایه‌داری دانست. در این روش کیفی مطالعات پوزیتیویستی به ناکارآمدی در درک جایگاه و موقعیت فرد محکوم است. طبق این دیدگاه پیش از هر چیز فیلم و سینما در مقام یک رسانه در جهت‌دهی فکری به نگرش‌های مخاطب، تعیین اولویت‌ها و شاکله ذهنی او، برجسته‌سازی یک یا چند مفهوم عمل می‌کند.