ترجمه مقاله آماده Toward a Behavioral Theory of Strategy نظریه رفتار استراتژی

ترجمه مقاله آماده Toward a Behavioral Theory of Strategy

نظریه رفتار استراتژی

مجله و سال انتشار

29 صفحه ترجمه شده به همراه فوت نوت عبارات کلیدی

Organization Science 2014

کلمات کلیدی

strategy and firm performance; evolutionary approaches; strategy formulation; strategy implementation;

management processes; interpretation and sensemaking; managerial and organizational cognition

 

قیمت مقطوع : 10 هزار تومان

 

لطفا از نشر این ترجمه در فضای مجازی و اینترنت جدا خودداری کنید. انتشار آن حرام است. از اینکه به مترجم احترام می‌گذارید ممنونم

لینک دانلود مقاله لاتین Toward a Behavioral Theory of Strategy که  به فارسی برگردانده شده است




This paper offers an analytical structure to pinpoint the behavioral roots of superior performance, where “behavioral”

denotes “being about mental processes.” Such roots are identified in behavioral deviations from market efficiency. The

causes of these deviations are behavioral factors that bound firms’ ability to pursue and compete for superior opportunities.

Because these bounds are systematic and diffused among firms, they ensure that latent opportunities are not competed away.

In this setting, the behavioral bases of superior performance stem from a superior ability to overcome focal behavioral

bounds. This analytical structure is used to identify the mental processes especially important to firm performance that

strategic leaders can reliably manage. Its key insight is that superior opportunities are cognitively distant. They rarely

correspond to common ways of thinking. The reason for this is that it is necessary to overcome strong behavioral bounds

to pursue these opportunities. This insight contrasts with mainstream behavioral approaches to strategy, which focus on

the virtues of local action, and it has two implications: the behavioral essence of superior performance corresponds to

strategic leaders’ superior ability to manage the mental processes necessary to pursue cognitively distant opportunities;

and pursuing the cognitively distant implies a more expansive conception of strategic agency (e.g., the role of strategic

leaders) than is acknowledged by mainstream behavioral approaches to strategy. The challenges posed by this conception

require a model of human cognition that goes beyond the understanding of bounded rationality that is diffused in current

behavioral strategy research. The second part of the paper assesses the traits of a model of human mind that can support

the behavioral conception of strategic agency advocated and proposes a unified model of the human mind that centers on

associative processes.


این مقاله ساختاری تحلیلی ارائه می کند تا به ریشه های رفتاری عملکرد برتر با دقت بیشتری اشاره کند، جایی که در آن "رفتار" نشان دهنده "حالتی از فرایندهای ذهنی" است. چنین ریشه هایی در انحرافات رفتاری بازده بازاری شناخته می شوند. علت بروز این انحرافات، عوامل رفتاری می باشد که توانایی بنگاه ها در دنبال کردن و رقابت کردن فرصت های برتر را محدود می سازد. از آنجایی که این مرزها و محدودیت ها نظام مند بوده و در میان تمامی بنگاه ها وجود دارد، آنها مطمئن هستند که فرصت های نهفته در رقابت از بین نمی روند. در این شرایط، اساس رفتاری عملکرد برتر ریشه در توانایی برتر برای غلبه بر مرزهای رفتار کانونی دارد. این ساختار تحلیلی در شناسایی فرایندهای ذهنی به کار برده می شود و به ویژه برای عملکرد بنگاه هایی که رهبران استراتژیک می توانند با اعتماد مدیریت کنند، اهمیت دارد. بینش کلیدی این است که فرصت های برتر با شناسایی کامل، فاصله دارند. و با روش های تفکر معمول، رابطه اندکی دارند. و به همین دلیل ، لازم است تا بر محدودیت های رفتاری قدرتمند غلبه کنیم تا بتوانیم چنین فرصت هایی را پیگیری و دنبال کنیم. این بینش با جریان اصلی رویکرد رفتاری استراتژی در تضاد است که بر روی منافع عمل محلی متمرکز است و دو پیامد دارد: جوهره رفتاری عملکرد برتر به توانایی برتر رهبر استراتژیک در مدیریت فرایندهای ذهنی مرتبط است و برای پیگیری شناختی فرصتهای دوردست ضروری است؛ و پیگیری شناختی دوردست، بر مفهوم بسیار گسترده تری از آژانسهای استراتژیک (مانند نقش رهبران استراتژیک) دلالت دارد که با جریان اصلی رویکرد رفتاری استراتژیک تایید می شود. چالش های مطرح شده از چنین مفهومی، به مدلی از شناخت انسان نیاز دارد تا از مفهوم عقلانیت محدودی که تا به امروز در پژوهش های استراتژی رفتاری منتشر شده است، فراتر رود. بخش دوم مقاله، ویژگی های مدل ذهن انسان را مورد ارزیابی قرار می دهد که می تواند از مفهوم رفتاری آژانس های استراتژی دفاع شده (strategic agency advocated) حمایت کند و مدل یکپارچه ای برای ذهن انسانی پیشنهاد می کند که بر فرایندهای انجمنی (associative processes) تمرکز دارد.

واژه های کلیدی: استراتژی و عملکرد بنگاه، رویکرد تکاملی، تدوین استراتژی، اجرای استراتژی، فرایندهای مدیریتی، تفسیر و معنابخشی، شناخت سازمانی و مدیریتی


"طراحی پیامدهای" به صورت منفعلانه، تنها رفتار اقتصادی احتمالی (امکان پذیر) نیست. شما می توانید تلاش کنید و شرایط داده شده را تغییر دهید. اگر چنین کاری انجام دهید، شما کاری انجام داده اید که هنوز در واقعیت نمایش داده نشده است (شومپیتر،1911، ص104).


این مقاله مرزهای فرصت را ترسیم می کند و ساختاری تئوری که اجازه پیگیری آن را می دهد، ارائه می کند. و در جستجوی و به دست آوردن فرایندهای ذهنی بسیار مهم در عملکرد برتر است تا رهبران استراتژیک با اعتماد بیشتری مدیریت کنند. به بیان عملی، قصد دارد به این پرسش پاسخ دهد که: اگر رهبران استراتژیک توجه محدودشان را بر فرایندهای ذهنی خود و دیگران متمرکز سازند، چه "ماهیت" و "مرزهایی" از "مداخلات ذهنی" وجود دارد که بیشترین منفعت  از عملکرد بنگاه هایشان دریافت کنند. این دستور کار نه تنها به درک مجموعه کلی از فرایندهای ذهنی امکان پذیر بستگی دارد، اگر به درستی مدیریت شود، می تواند سودی را عاید عملکرد کند. همچنین به ارزیابی این محرکها از منظر اینکه چه استراتژی هایی می تواند واقعا بر آنها تاثیر داشته باشد، نیاز است. در نظریه برای عملکرد چیزهایی می تواند اهمیت داشته باشد، اما اگر قابل کنترل نباشد، هیچ بازتاب نمایندگی (agency implications) ندارد. از این رو، این مقاله ابتدا برای ارزیابی سیستماتیک و نظام مند رفتاری مرکزی (central behavioral) ناشی از عملکرد برتر،  و در نتیجه به یک ساختار نظری می رسد و پس از آن ویژگی های مدل ذهنی  را نشان می دهدکه از بازتاب نمایندگی (agency implications) این ساختار حمایت می کند.



. در پایان، شومپیتر استدلال می کند " تخیل نیز می تواند جوهره واقعی چیزها را آشکار کند ... و برای ما چشم اندازی از جهان و هویت جدید احتمالی فراهم اورد و اقدامات ما را مانند ابزاری برای تغییر هدایت کند (مارس و ویل، 2005، ص 81).