مثال کوکاکولا
حتی شرکتهایی که تجربه موفقیت جهانی چشمگیری دارند، در آرزوی رستاخیز جهانیشدن هستند (و به همین خاطر ریسک میکنند و خود را به خطر میاندازند). در مقایسه با سایر شرکتها، شرکت کوکاکولا نسبتا بیشتر در تجارت جهانی حضور داشته و مالک یکی از گرانبهاترین نام تجاری جهان است و همچنین سودآوریاش در خارج از کشور نسبت به داخل کشور، بیشتر است. تا اواخر دهه 90 میلادی، شرکت کوکاکولا نمونه ممتاز مدیریت جهانی نامیده میشد. اما پس از آن زمان، از اوج و شکوه سابق خود افول کرد و هنوز هم درصدد رسیدن مجدد به آن نقطه اوج است. در ادامه میخواهیم تاریخ مدیران شرکت کوکاکولا و اقداماتشان را مورد بررسی قرار دهیم.
تاریخچه
شرکت کوکاکولا در سال 1886 میلادی تأسیس شد و اولین تجارت خارجی خود را در سال 1902 در کوبا انجام داد. در همان سال (1902) رقیب اصلی کوکاکولا، شرکت پپسی کولا تأسیس شد. تا سال 1929 کوکاکولا در هفتاد و شش کشور در سرتاسر جهان به فروش میرسید، یعنی 5 سال پیش از اینکه شرکت پپسی کولا اولین تجارت خارجی خود را در کانادا آغاز کند.
روبرتو گویزوتا: بهرهبرداری از شباهتها
داگلاس آیوستر[1]: حفظ و ادامه وضع موجود[2]
داگلاس دافت: تسلیم در برابر تفاوتها
نویل ایزدل: مدیریت شباهتها و تفاوتها
فراتر از کوکاکولا
زمان آن رسیده است تا پا را فراتر از شرکت کوکاکولا گذاشته و نتیجهگیری جامعتری انجام دهیم. این بخش را با بحث درباره آنکه چرا شرکتهای دیگر هنوز هم تحت تأثیر بعضی از کششهای استراتژی "یک سایز برای همه" هستند آغاز میکنیم؛ البته این استراتژیها را شرکت کوکاکولا در دوران مدیریت گویزوتا و آیوستر تجربه کرد. سپس به تغییر ناگهانی رویکرد کوکاکولا به محلیسازی در دوران دافت اشارهای خواهیم کرد تا درک کنیم چنین اقداماتی میتواند نقطه ضعف طولانی مدت ایجاد کند که نجات سریع از آن، آسان نیست. سپس با معرفی استراتژی ایزدل به عنوان سکوی پرتابی برای رویکرد سوم در رقابت فرامرزی، روشی که فراتر از میانهروی بین دو رویکرد افراطی پیشین از جهانیسازی "یک سایز برای همه" و تنوع محلی محدود میباشد، نتیجه گیری میکنیم.
کوکاکولا در ژاپن
مشکل بعدی شعار "جهانی فکر کنید، محلی اقدام کنید" به مفهوم ذاتی ایده چارچوببندی چالش استراتژی جهانی بهمنظور برقراری توازن میان افراطیگریهای محلیسازی و استانداردسازی برمیگردد. مسئله این است که این دو افراطگری، یعنی محلیسازی و استانداردسازی جهانی را نمیتوان در دو سر یک پیوستار قرار داد و امکان حل و فصل پیچیدگیهای حضور فرامرزی تنها با تجربیات یک کشور وجود ندارد. برای توضیح بیشتر توجه کنید اگر بازارها بهطور کامل از یکدیگر جدا بودند، رویکردهای یک کشور میتوانست کشور به کشور اعمال شود. از طرف دیگر، اگر بازارها بهطور کامل یکپارچه بودند، همه کشورها بهصورت یک کشور واحد و بزرگ در نظر گرفته میشدند و در این مورد هم، رویکرد یک کشور کافی بود. بنابراین مرجعی که به بهترین صورت پیچیدگیهای فرامرزی را بر طرف کند، وجود ندارد.
هزینه این کیس استادی و مطالعه موردی 10 هزار تومان است.
لطفا به هیچ عنوان در اینترنت انتشار ندهید. با تشکر
مناسب برای ارائه در کلاس
[2] Staying the Course